خبر استفاده از عکس واقعی انفجار در غزه در تصاویر مفهومی نسخه جدید Battlefield در میان طرفداران بحثبرانگیز شده است. خبری که نشان میدهد شاید در طراحی مفهومی (Concept Art) نسخهٔ بعدی این بازی محبوب، از عکسی واقعی از یک انفجار در نوار غزه استفاده شده باشد. ماجرا زمانی آغاز شد که شرکت الکترونیک آرتز (EA) در شهریور ۱۴۰۳، اطلاعات اولیهای از پروژهٔ جدید Battlefield را منتشر کرد و در کنار این اطلاعات، تصویری مفهومی را هم به نمایش گذاشت که فضای شهریِ درگیر یک حملهٔ بزرگ نظامی را نشان میداد. همین تصویر و بهویژه انفجاری که در مرکز آن دیده میشد، حالا بحثها و تردیدهایی را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
در یکی از پستهای منتشرشده در شبکهٔ اجتماعی X (توییتر سابق)، هنرمند مفهومی مستقلی به نام عماد الدین با مقایسهٔ تصویر منتشرشده ازBattlefield جدید با یک عکس خبری مدعی شد که انفجار موجود در طرح مفهومی، بهصورت مشکوکی شبیه یک عکسی واقعی از انفجار در دنیای واقعی است. این عکس که مطابق گزارشها به خبرگزاری رویترز تعلق داشته و تاریخ آن به ۱۲ مهٔ ۲۰۲۱ بازمیگردد، لحظهٔ وقوع یک انفجار در غزه را ثبت کرده است. کاربران دیگری نیز با مشاهدهٔ شباهت میان این دو تصویر، به این نتیجه رسیدند که ممکن است طراح مفهومی برای صرفهجویی در زمان یا یافتن یک حالت و پرسپکتیو خاص، مستقیماً از این عکس استفاده کرده باشد.
هرچند تاکنون الکترونیک آرتز یا استودیوی دایس (DICE) – که اصلیترین توسعهدهندهٔ سری Battlefield محسوب میشود – واکنشی رسمی نشان ندادهاند، اما پیشتر نیز اتفاقاتی مشابه در صنعت بازیهای ویدئویی رخ داده است، یکی از نمونههای مطرح، ماجرایی بود که برای بازی «War Thunder» در سال گذشته پیش آمد، در آن مورد نیز مشخص شد طراحان این بازی برای تهیهٔ تصاویری از یک انفجار هوایی، ناخواسته از عکسی مرتبط با فاجعهٔ شاتل چلنجر در سال ۱۹۸۶ بهره برده بودند. آن زمان، شرکت گایجین اینترتینمنت (Gaijin Entertainment) ضمن عذرخواهی، اعلام کرد که این عکس صرفاً بخشی از یک مجموعهٔ مرجع از انفجارهای هوایی بوده و بدون آگاهی از پیشینهٔ دردناک آن مورداستفاده قرار گرفته است.
در صنعت بازیسازی، بهویژه زمانی که پروژههای بزرگ و چندجانبه در دست تولید هستند، استودیوها یا هنرمندان مفهومی گاهی برای تسریع روند کار از بستههای آمادهٔ تصاویر مرجع استفاده میکنند که دربرگیرندهٔ عکسهای گوناگون از اشیاء، پسزمینهها یا حتی جلوههای ویژه مانند انفجار و دود است. در چنین بستههایی معمولاً اطلاعات کاملی از منشأ و پیشینهٔ دقیق عکسها ارائه نمیشود. به همین دلیل ممکن است در فرآیند انتخاب تصویر، منبع اصلی و مفاهیم حساس یک عکس مدنظر قرار نگیرد. ازاینرو، منتقدان و ناظران حوزهٔ هنری همواره توصیه میکنند که هنرمندان، مخصوصاً در پروژههای بزرگ با نظارت دقیقتر بر منابع تصویری، از تکرار این قبیل جنجالها پیشگیری کنند.
هرگونه اشاره به رخدادهای خشونتبار، بهسرعت حساسیت افکار عمومی را برمیانگیزد. بنابراین حتی اگر نیت خاصی پشت انتخاب تصویر وجود نداشته باشد و استفاده از این عکس صرفاً تصادفی یا بر اساس اشتباه صورت گرفته باشد، باز هم شرکتهای بزرگی مثل EA از نظر اخلاقی و حرفهای در جایگاهی قرار میگیرند که باید پاسخگوی چنین اتفاقاتی باشند. بهویژه در شرایطی که حساسیت ها افزایش یافته است، احتمال میرود موضعگیری رسمی یا اقدام اصلاحی از سوی الکترونیک آرتز مشاهده کنیم.
انتشار این خبر بار دیگر مسئلهٔ کپیبرداری ناخواسته در آثار هنری دیجیتال را برجسته میکند. هنرمندان مفهومی، طراحان و استودیوها معمولاً تحت فشار زمانی شدیدی قرار دارند. در پروژههایی در مقیاس Battlefield که با سرمایهگذاری کلان و انتظارات فراوان کاربران عرضه میشود قرار نیست همهچیز طی زمانی طولانی و با تحقیق موشکافانه طراحی شود، بلکه سرعت تولید و کیفیت خروجی باید همزمان تضمین شود، در نتیجه، سازندگان گاهی به کتابخانههای تصویری آماده روی میآورند، هرچند این کار مزایای فراوانی دارد و فرایند توسعه را تسهیل میکند، اما هنگامی که یکی از این تصاویر دارای بار معنایی یا تاریخی مهم باشد، جنجالها بالا میگیرد.
اما در ادامهٔ ماجرا، پرسش اصلی جامعهٔ گیمرها این است که آیا الکترونیک آرتز موضعگیری خاصی خواهد داشت یا طرح مفهومی مذکور را اصلاح یا حذف میکند. نمونهٔ مشابه در ماجرای «War Thunder» نشان داد که شرکتها هنگام برملا شدن چنین مواردی، معمولاً در کوتاهترین زمان ممکن اقدام به اصلاح اشتباه میکنند تا مانع گسترش واکنش منفی کاربران شوند. همچنین، در مواردی دیده شده که توسعهدهندگان از جامعهٔ بازیکنان و افرادی که از حادثهای دردناک متأثر شدهاند، پوزش میطلبند و با حذف یا تغییر محتوای گرافیکی، سعی در کاستن از حساسیتها دارند.
از زاویهای دیگر، این اتفاق یادآور نقش مهمی است که آثار هنری و رسانههای سرگرمی در بازنمایی رویدادهای واقعی ایفا میکنند. در حالی که بسیاری از بازیهای ویدئویی بهخصوص در ژانر شوتر نظامی از واقعگرایی بهره میگیرند تا تجربهٔ کاربر را جذابتر کنند، اما مرز میان «الهامگرفتن» از واقعیت و «استفادهٔ مستقیم» از تصاویر واقعی رویدادهای خشونتآمیز، مرزی باریک اما پراهمیت است. واکنش منفی مخاطبان و افکار عمومی نشان میدهد که هیچکس مایل نیست مصائب دنیای واقعی، به شکلی بیملاحظه در قالب تفریحات و سرگرمی قرار گیرد و جنبهٔ دردناک آن رویدادها نادیده گرفته شود.
در نهایت باید دید که تیم توسعهدهندهٔ Battlefield و شرکت الکترونیک آرتز چه واکنشی نسب به تصاویر منتشر شده نشان خواهند داد. گرچه ممکن است استفادهٔ هنرمند مفهومی از این تصویر سهوی یا به دلیل محدودیت زمانی بوده باشد، اما در شرایط درگیری، مسئولیت اجتماعی و حرفهای شرکتها اقتضا میکند تا دربارهٔ چنین اتفاقاتی شفافسازی کنند. تجربه نشان داده که پنهانکاری یا بیتفاوتی در برابر حساسیتهای موجود، پیامدهای منفی برای وجههٔ برند و اعتماد مخاطبان خواهد داشت. ازاینرو، گمان میرود EA در گام نخست تلاش کند توضیح رسمی ارائه دهد یا طرح مفهومی را بازبینی نماید تا از حواشی بیشتر جلوگیری کند. آنچه مسلم است، این ماجرا بار دیگر نشان داد حتی یک تصویر ساده در دنیای سرگرمی میتواند حساسیتهای فراوانی برانگیزد و بر ضرورت دقت و اخلاقمداری در بهرهگیری از منابع تصویری تأکید کند.