برای اولین بار در تاریخ گیم، یک شرکت بزرگ بازی سازی یعنی یوبیسافت اومده تو بازی جدیدش از منوی فارسی و دوبلهی فارسی استفاده کرده، اونم با دوبلورهای ایرانی. طوری شده که استریمرها همه دارن با دوبله فارسی، این اثر جذاب رو تجربه میکنن. خود یوبیسافت هم گفته اگر میخواین این بازی تجربه کنید حتما با دوبله فارسی باشه.
تیم گیمشون آرت به میزبانی آقایان امیر محمد گودرزی (مدیر کل و صاحب امتیار گیموشن و انیموشن) و سپهر ترابی (عوامل دوبلاژ بازی و مجری این برنامه)، میزبان مهمانان بسیار ارزشمندی به نامهای خانم لیدا محمودی (مدیر سرپرست موج کتاب) و آقای سبحان اکرامی (دبیر انجمن صنفی گویندگی و دوبلاژ تهران و عوامل دوبلاژ بازی)، خانم اعظم حبیبی (دوبلور بازی) و آقای داریوش بشارت (دوبلور بازی) بودند. این مصاحبه به دو بخش تقسیم شده ابتدا با خانم لیدا محمودی و آقای سبحان اکرامی و سپس با خانم اعظم حبیبی و آقای داریوش بشارت مصاحبه میشه.
امیر محمد گودرزی: خیلی خوش اومدید خیلی دوست داریم که در مورد روال این پروژه بریم، خیلی برای هممون جذابه که بدونیم اصلا چی شد چه اتفاقی افتاد؟
لیدا محمودی: اینکه چی شد که خب یه اتفاق خجسته بود قبل از هر چیزی باید بگم و برای همهی ایرانیها تبریک بگم که این اتفاق افتاد که ما بعداز سالیان سال به ویژه بعد از انقلاب که اصلا گیمی نبود، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ورود پیدا کرد اولین بار بود که با رعایت کپیرایت و به صورت رسمی با کمپانی سازندهاش بتونیم وصل بشیم و این اتفاق بیفته یه اتفاق خیلی خجستهای و اینکه چه اتفاقی افتاد، شرکت موج کتاب با یکی از دوستانمون که در کشور دیگهای هستش ارتباط داشت و اون شرکت با یوبیسافت قرارداد داشت و ما رو معرفی کردند و بخش دوبله و صدا گذاریش به گروه ما داده شد و این اتفاق افتاد.
سپهر ترابی: یه نکته خوبی که اشاره شد، خانم محمودی گفتن؛ خیلیا فکر میکردن که یوبیسافت و موج کتاب مستقیم در تماس بودن که حالا توضیح دادن چه اتفاقی افتاد.
لیدا محمودی: نه اصلا نمیشه، چون ما الان هم در تحریم هستیم، کشورهای خارجی با هیچ موسسهای در ایران قرارداد نمیبندند و ما رو نمیشناختند اصلا، اون شرکت که خارجی بود میشناختن و اون شرکت ما رو میشناخت که با ما قرارداد بستن و ما وارد کار شدیم.
امیر محمد گودرزی: واقعا خیلی پروژهی هیجانبرانگیزیه، حالا فکر کنم آقای اکرامی شما مثل ما گیمر باشید تا حدودی و ما خیلی هیجان داریم هممون بدونیم کلا چی شد یه کم بیشتر از این پروژه بگید. چون برای اول ما یه همچین چیزی رو داریم و فکرکنم همین الانم تو پیج خود بازی شاهزاده پارسی، چقدر ایرانیها ذوق کردن.
سبحان اکرامی: اولا دمشون گرم، از هر ایرانی که از این کار داره حمایت میکنه من تشکر میکنم، چه از همکارامون که خیلی محبت کردن این چند وقته، حتی کسایی که فکر نمیکردم این کار بکنن. این کار خودت میدونی، اگه اولین کار درست انجام نشه ممکنه کلا ریشهی این اتفاق بخشکه یعنی وقتی کمپانی بیاد یه همچین سرمایهای بذاره بگه آقا من زبانهای مختلف دوبله میکنم، حالا فارسی هم بیایم امتحان بکنیم با تمام اتفاقات جانبی که داره حاشیههای تحریمی و مسایلی که خانم معمولی گفتن حالا شما تصور بکنید این پروژه بد دوبله بشه یه اتفاق بدی توش بیفته چقدر درواقع آیندهی این کار میتونه لطمه بخوره یعنی ما یه رسالتی هم داشتیم یعنی اینجوری فکر میکردیم که باید خیلی با دقت این کار ر پیش ببریم، قطعا ایرادهای کارداره اما سعی کردیم تا میتونیم اینها ر به حداقل برسونیم امیدوارم که اونایی که بازی میکنن خوششون بیاد اینم بگم حالا خیلی کوتاه من یه تجربهی کار گیم از خیلی وقت پیش داشتم چیزی نزدیک به سیصد عنوان تو سال 1386 تا سال 1389 دوبله کردم و جزو اولین کسایی بودن که این کار کرده بودم و بعدش احساس کردم که این بازار اصلا یه مدل دیگه شده و کار نکردم یه معدود کاریم سال 91 و 92 و اصلا فکر نمیکردم دیگه سمت گیم بیام که دیگه خانم محمودی محبت کرد و به نظرم میاد که از این به بعد وقت گیم دوبله کردنه.
سپهر ترابی: آره واقعا امیدوارم که همینطوریم بشه خب خانم محمودی یه ذره راجب این پروسه بگین که پروژه اومد سمتتون شکلگیری نهاییش شدنش و دیگه بعد حالا پروسهی انجام انتخاب نقش و هماهنگی و این مسیری که داشتیم ببینید
لیدا محمودی: این پروسه، تقریبا تا الان حدود 11 ماه ازش میگذره که به دست ما رسید حالا قبلش یوبیسافت چقدر دستش بوده من نمیدونم ولی اواخر اسفند ماه پارسال بود که دوستان من با من ارتباط برقرار کردن و گفتن یه همچین اتفاقی هست شما میتونید این کار رو انجام بدین، گفتم میتونیم. اواخر فروردین بود که نقشها و شخصیتها و کارکترها رو به ما معرفی کردن، یه پروسه یک ماه و نیم طول کشید که بررسی کردیم دیالوگها رو دیدیم و افرادی که در حوزهی گیم بودن رو معرفی کردیم، ازشون تست گرفتیمو انتخابها انجام شد. فقط محدودیتی که ما داشتیم و شاید یکی از اتفاقهایی که من خودم شخصا در این قضیه راضی نیستم و امیدوارم در بازیهای دیگه این اتفاق نیفته اینکه ما مجبور بودیم برای هر کاراکتر پنج نفر رو معرفی کنیم و توی این بازی پنجاه تا کاراکتر داره که ما با سی تا کلا تست گرفتیم، این کار فکر کنیم ما در ایران خب توانمندی زیاد داریم افراد که گیم بگن ولی نه به اندازهای که مثلا صد و پنجاه نفر داشته باشیم یه مقدار محدود بودیم به خاطر همین خیلیها رو من و آقای اکرامی انتخاب کردیم که چه بکنیم و اینا رو فرستادیم برای یوبیسافت و نهایت اونها انتخاب رو انجام دادن که بعضی موقعها هم با اینکهه خیلی دوست داریم، تکتک بچههایی که کار کردن دوستانی که کارکردن توانمند بودن، ولی بعضی موقعها، انتخاب ما اون طرف نبودش که حالا به هر حال اونا انتخاب کردن
بعد از این کار، رفتن تا ترجمهشون انجام بدن، ترجمه دست ما نبود، این پروسهی ترجمهشون خیلی با این شرکتی بر و بیا داشت. اواسط شهریور بود که به ما گفتن دیگه نهایی شده و دیگه ما استارت زدیم و عرض دو سه هفتهای این کار انجام شد، بستیم که دیگه بازم اصلاحیه داشت و برو بیا که الان در خدمت شما هستم.
امیر محمد گودرزی: آقای اکرامی من یه سوال ازتون داشتم شما هم مدیر دوبلاژ این کار بودید، هم سه تا نقش فرعی داشتین، در مورد چالشهای این پروژه میشه بهمون بگید؟
سبحان اکرامی: ببینید گیم قبل از هر چیز اینه که شما باید بفهمید متاسفانه یا خوشبختانه سناریو رو نداشتیم بنابراین باید من اکثراین جملهها رو مطابقت میدادم ببین کی داره با کی چی کار میکنه. ببین شما سناریو یک ماجرا ر که بدونی میدونید که این دیالوگ داره کجا استفاده میشه حالا اون لحنش هست خیلی کمک میکنه قطعا اما شما با یه اشراف بیشتری میتونی صداپیشه رو راهنمایی بکنی و خب ما سعی کردیم این پیوندها رو پیدا بکنیم.
بذار از اشتباهات مونم بگیم، یه جا ترجمه شده اعلیحضرت طرف میگه «اعلیحضرت» در حالی که باید میگفتم «علیاحضرت» من نمیدونستم این مقابل چه کسی داره گفته میشه، اگه میدونستم شاید من هم دقت بیشتری میکردم به هر حال میخوام بگم که از این دست اشتباها پیش میاد، اما چون ما سناریو رو نداشتیم فکر میکنم با بار و تفکری که کردیم و حالا یه سری علامت گذاری انجام دادیم، صداها رو گوش دادیم با اینکه صداها انتخاب شده بود برای اینکه صداپیشهی ما صداش به اون کاراکتر نزدیک بکنه، باز هم سعی میکردیم به فرمول مشترکی برسیم.
خب بعضیا خیلی سریع میگرفتن بعضیا احتیاج به در واقع تمرینهای بیشتری بود اما خوشبختانه گویندههای اصلیمون یا باز بهتره بگم صداپیشههای اصلیمون خیلی سریع روند پیش بردن و ما تونستیم که ماجرا رو به اینجا برسونیم.
امیر محمد گودرزی: یکم میشه در رابطه با انتخاب کست برامون توضیح بدید
سبحان اکرامی: خانم محمودی گفتن ما خوشبختانه تونستیم یه جاهایی هم نظر خودمون تحمیل بکنیم من یه تاریخچه درمورد کستینگ بگم توی صداپیشگی دوبله. بیشتر میشد که کمپانیها میومدن و نظر میدادند که آقا مثلا این کاراکتر ما باید صداش و تایید بکنیم مثلا در مورد فیلم پدرخوانده و انتخاب صدا برای مارلو براندو این اتفاق در ایران افتاد اواسط دهه پنجاه قبل از سال 55 نمایندهی کمپانی اومد و چند نفر اومدن تست دادن که اتفاقا بدترین کمپانی انتخاب کرد و بعد از اون هم یه دوبلهای شد اومدم خودم یه بار این کار دوبله کردم. کمپانی اومده صدایی که شبیه به اون صدایی که تولید شده رو انتخاب کرده اون دیگه متوجه حس و حال و اون اتفاقات دیگه نیست.
نگاه من مثل دوبله اسپانیایی هست، شبیه اونا مثل ما انتخاب میکنن یعنی یه ظرافتهای دیگهای ر هم تو چهره و بدن میبینن اما دوبله فرانسه یا آلمان خیلی وابسته به همون صدای اصلیه من فکر میکنم که ما یه سری فانتزیهای خودمون زیست خودمون و تفکر خودمون داریم، ضمن اینکه در مورد تاریخ ما کسی بهتر از خودمون که نمیدونه شاید مثلا اگر خودمون آزادی عمل داشته باشیم که صد درصد نقشها ر انتخاب بکنیم خروجی خیلی بهتر از این میشه. ضمن احترام به تمام دوستانی که به من کمک کردن تا بتونیم این روند طی بکنیم و از همشون ممنونم تمام زحمتشون کشیدن که کار به خوبی پیش بره ولی اگر این فکر میکنم از این به بعد این اتفاق البته بیفته دیگه یعنی الان اعتماد یه جورایی جلب شده امیدوارم تو فازهای بعدی بتونیم کارهای بهتری انجام بدیم.
سپهر ترابی: یه اتفاق خیلی جالبی که افتاده که حالا میخوام در موردش صحبت بشه، صداپیشههای این بازی که از افراد خیلی جوون تا خیلی پیشکسوت توی این پروژه بودن و همین به قول شما یک اتحادیه شاید بین بچههای فعال تو حوزهی دوبله ایجاد بکنه که همه میتونیم کنار هم باشیم در مورد این پروسه و حضور افراد مختلف با سوابق مختلف صحبت کنیم
لیدا محمودی: ببینید داستان اینه که این کار چون به موج کتاب واگذار شده بود خب موج کتاب با همه دوست و من تمام تلاشم این بود که یه شرایطی که اومده تو ایران یه اتفاقی، که خدا خواسته برای ایرانیان، از همه ما اینجا داشته باشیم. به خاطر همین تلاش کردن که با توجه به توانمندیها و از آقای اکرامی خواهش کردم که این اتفاق بیفته و اینکه از تمام افرادی که در این حوزه کار میکنن حتی کسایی که ما رو نمیشناختند و شاید بگن ما گیمرهای خیلی معروفی هستیم کار کردیم ما حتی اونا رو هم معرفی کردیم که متاسفانه یوبیسافت قبولشون نکرد. یعنی همه رو سعی کردیم درگیر کنیم و یه پیوندی انجام بدیم.
اتفاقی که بود یه واقعیتی افرادی که خیلی پیشکسوت هستن در حوزهی صداپیشگی گیم رو نمیتونن بگم، گیم ماله جووناس سرعتش لحنش و شناختش، یه واقعیتی که خودم زیادی بازی نمیکنم یعنی اصلا بازی نمیکنم همون آتاری قدیم بودش در همون حد هستم. ولی اطلاعاتی که راجب گیم دارم اینه که پسرم هستش و وقتی که اولین روز فهمید، گفت: ((وای مامان یوبیسافت؟ چیکار کردین؟))
یه اتفاق خیلی بزرگی افتاده برای ما و سعی کردیم که افرادی که معرفی میکنیم بیشتر از نسل جوان باشه به دو دلیل، یکی اینکه گیم واسه جوونهاست و اینکه یک آیندهای هست برای اونا که انشالله این اتفاق دوباره بیافته که من حتم دارم میافته و بازیهای دیگهای هم میاد چون کار اول بود، کار اول با تمام محدودیتها بود، ما یه نسخهی کامل این بازی رو نداشتیم، تیکهتیکه به ما داده بودن ما تونستیم با فکر خودمون، بفهمیم که حالا چی کار کنیم که الان اینجا چه جوریه یا چه جوری نیست و اگر کارهای بعدی بهش اتفاقات بهتری میافته گفتیم که جوونها بیشتر اینجا باشن که اگر بازیهای جدید هم بیاد اتفاقا جدید بیفته، تا اینکه کسی که مثلا سالیان سالها در حوزهی دوبله بوده و برای ما احترامشون واجبه و از پیشکسوتان ما هستن بیان تو گیم و هرچند که بیان، شاید گیم رو نتونن بگن و این یه واقعیتیه، این انتخاب (دوبلرها) به خاطر این بوده ولی یک وحدتی توی این کار از همه بود.
سپهر ترابی: فکر میکنید، چقدر موثر این کار یوبیسافت تا پای بقیهی استودیوها رو به استفاده از دوبلهی فارسی باز کنه؟
لیدا محمودی: انشالله که این اتفاق بیفته و شاید یوبیسافت ندونه چیکار کرده برای ما ایرانیها که واقعا محدودیم و مظلومیم، توانمندی افرادمون در ایران کمتر دیده میشه این کار شاید اتفاقی باشه تا دیده بشیم واقعا باید دیده هم بشیم، دید مسئولین کشور و هم خیلیا باعث میشه دیده نشیم. این یوبیسافت کاری کرد که از این به بعد شاید به ما نگاهی کنن. من امیدوارم شرکتهای دیگه هم بیان نه در حوزهی گیم، حتی در فیلم حتی در حوزههای دیگه که این نباشه که ما مجبور بشیم بدون کپیرایت و اتفاقاتی که هست در جامعهی ما در حوزهی دوبله غیررسمی کار کنیم. مگه افرادمون از کشورهای دیگه چی کم دارن، خیلی بیشتر هستند که با این سختیها داریم رشد میکنیم و این اتفاق هم باز بیفته من حتم دارم و یک بشارت خیلی خیلی خیلی کوچیک میدم ولی ازم نپرسید چیه.
امیر محمد گودرزی: خانم محمودی یعنی از این دست از پروژهها تو راهه؟
لیدا محمودی: بله، راه تو راهه فقط همین رو میتونک میگم. به شرطی که واقعا همهی دوستانی که در این حوزه هستن اخلاقمدار باشن و به کار تیمی معتقد باشن.
سپهر ترابی: راجب اون بازی که سوال نمیپرسین فقط انقدر و به اندازه بازیهای یوبیسافت و شاهزاده پارسی، بزرگی هست؟
لیدا محمودی: انشالله که هست (با خنده) ببینید قرار دادهای بینالمللی، یک بندی راز داریه حتی همین یوبیسافت هم حتی خیلی از دوستان که توی این پروژه مشارکت داشتن، نتونستیم بهشون بگیم که دقیقا چی هست. به هر حال یک صدا پیشه باید بهترین کارش رو عرضه کنه و براش چه فرقی داره که این ماله یوبیسافت باشه یا موج کتاب باشه یا مال یک شرکت دیگه، توی تفکراتشون فرق داره ولی اتفاقا شاید بهتره که ندون و بهترین کار رو باید از خودش نشون بده. اما مهم اینه که این کار مال ایرانیها بود و ایرانیها انجام دادن.
آقای اکرامی از تجربتون در مورد این که از روز اول میدونستید که دارین روی بازی شاهزاده پارسی کار میکنین بگید. آیا شما میدونستید که دارین روی این بازی کار میکنید؟
سبحان اکرامی: بله میدونستم، به هر حال به خاطر این که قراره کار فرا مرزی باشه ما باید به یه تعامل و تعادل برسیم دیگه از همه مهمتر این که من خودم یه دغدغهای دارم در مورد زبان فارسی، که هویت مشترک ما چه ترکزبان چه لر زبان چه کرد، چخ گیلک چه بلوچ، تمام اقوام و البته بالاتر از اون فلات ایران و ایران فرهنگی که شما مرزهای روسیه و ترکیه امروز و تاجکستان و حتی چین رو در بر میگیره، بنابراین ما اگر گستره رو اینگونه ببینیم اهمیت کار خودمون رو هم باید بیشتر در نظر بگیریم. بنابراین فکر میکنم که یوبیسافت با این حرکتش یه لطفی داره به ایرانیهای خارج از کشور و خیلیای دیگه که فارسی رو دوست دارن میکنه، چون که خیلیا دو زباناند خیلیها ممکنه که مادر فرهنگی باشه یا پدر ایرانی باشه و بالعکس و بچه ممکنه با زبان فارسی چندان بزرگ نشه محیطی نباشه که بتونه یاد بگیره فارسی رو از طرف دیگه با گیم خب بچههای سنین مختلف دارن کار میکنن بخشی از تفریحاتشونه،
بنابراین اونجا شاید جایی باشه که بتونه خیلی با لهجهی درست با یک زبان درست گویش معیار، فارسی رو یاد بگیره و شاید این کار ما ر سختتر میکنه یعنی تو انتخابها، توی لحنها ما باید کاملا به زبان فارسی معیار کار رو برگردونیم و در نهایت این میتونه خیلی کمک کننده باشه من پیشنهادم به همهی ایرانیایرانیان این کار حمایت بکنن چون همین باعث میشه که اون پیوندشون با ایران همچنان مستحکم بمونه.
چون شما فرصت نمیکنی با بچت زیاد زبان فارسی کار بکنی ولی اگه بچه بشینه پای گیمی که دوست داره و فارسی رو اونجا با صداهای خوب بشنوه خب اونم یهو میبینی که داره فارسی رو خیلی خوب صحبت میکنه.
آقای سپهر ترابی شما در خصوص تجربتون در خصوص این که نمیدونستید روی چه بازی دارید فعالیت میکنین.
سپهر ترابی: من فقط میدونستم که این پروژه Prince of Persia هست یعنی خانم محمودی با من تماس گرفتن، گفتن که چنین پروژهای هست. من اینطوری بود که احتمالا یکی از قسمتهای قدیمی رو دوبله کنه دیگه. بعد گفتم کدوم قسمت، گفتن حالا بیا! اینجا یه ذره شاخکها تیز شد که حالا بیا اگه مثلا Forgotten Sands (قسمت قبلی) میگفتن. رفتم تو دیالوگها رو که دیدم حالا با راهنمایی آقای اکرامی تستها رو دادم، چهارتا کاراکتر بود. دیالوگها رو که گفتم، دیدم مثلا نوشته پادشاه کوروش، فهمیدم بازی جدید شاهزاده فارسیه. اونجا بود که دیگه من یه ذوق کردم.
امیر محمد گودرزی: آقای اکرامی بازی رو تجربه میکنید و روی چه پلتفرمی؟
سبحان اکرامی: قطعا بازی رو انجام میدهم و احتمالا برم خونه پسر عموم که خطم گیمهای عالمه، چون یک زمانی تو فروشگاه گیم کار میکرد.
امیر محمد گودرزی: حس جذابی باید باشه مگه نه؟
سپهر ترابی: ببین چون محصول بینالمللی تو حوزهی ویدیو گیمه بعد برای هممون که از نقش اصلی گرفته تا نقش فرعی حس و حال خیلی خوبی گرفته.
سبحان اکرامی: ببین کار نقدهایی به کلیتش هم ممکن وارد باشه مثلا اسم شمشیرها اسمای عربی اسمای تازی و اینا تاریخش برمیگرده به بعد از اسلام مثلا داستان لیلی و مجنون و اینا خب یه در واقع سیالیت تاریخی داره اینجوری نیست که حتما وابستگی درست به تاریخ داشته باشه در واقع اون نمادها و شخصیتها و اسطورهها داخلش هست با یه تلفیقی از گذشته و آینده مثلا کوه قاف با تلفظ قاف کاملا ذکر میشه در حالی که ما در گذشته جور دیگه تلفظ میکردیم و من مثلا در مورد آرشیو مقدس به نظرم اومد این خیلی اسم پرتی از زبان فارسی اونم یه مثلا گیم قدیمی بگیم آرشیو مقدس گفتم که ای کاش چیز دیگهای استفاده میکردیم، مثلا زیگورات. اگر شما بدانید که زیگورات چی بوده و چی نبوده خوب میتونستید از همین استفاده بکنید و حالا تو فرهنگیش میگفتید آرشیو مقدس هیچ ایرادی هم نداشت به نظرم این تعاملات اگه بیشتر بشه ما حتی شاید ممکنه در مورد سناریوی بازی هم بتونیم کمک بکنیم.
سپهر ترابی: دقیقا یه سری اسمها هم بوده اشتباه شده، مثلا یک ملکه اشتباه شده دو هزار سال پیش کاراکتر مثبت بوده الان در بازی منفی یا حتی بالعکس.
لیدا محمودی: من این رو میدونم که یوبیسافت وقتی میخواسته، بومیسازی کنه با ایرانیها و ایرانیها بگن یه مقدار تردید داشته، این میدونم و اینکه من این کار ر انجام بدم ببینم چی میشه آیا ایرانیها میتونن یا نه بخاطر همین شاید این تعامل کمتر بوده و به طور حتم این کار وقتی ببینن مطمین میشن که نه ایرانیها میتونن و هیچ مشکلی هم ندارند و شاید در بخشهای دیگه هم ما خودمون این کار بیشتر جورش کنیم مثلا یه اتفاقی که افتاده من یکی خودم خوشم نیومد اینکه افکت گذاریهایی که یوبیسافت کرده روی این کار صدای بازیگر ما رو خراب کرده، مثلا صدای آقای زرآبادی پیچ شده.
من دیشب توی کامنتها دیدم این فارسی را بیاید ترجمه کنید، خب حق دارن، ولی خطای ما نبوده. ما کار رو درست تحویل دادیم؛ حالا سلیقهی اونا این بوده یا زمان فارسی رو اشراف ندارن، نمیدونم چرا. اما اگر در دفعهی بعد (دوبله بازی) اتفاقی بیافته، میکس و مسترش و همه این کارا با ما باشه، اتفاق بهتری میافته.
امیر محمد گودرزی: آقای اکرامی صحبت آخری دارید؟
سبحان اکرامی: من یه چیزی به هر کی که ما رو میبینه بگم؛ ببینید فکر نکنید که این پروژه، کار صبحان اکرامی، لیدا محمودی، داریوش بشارت، اعظم حبیبی، محبود قناعت پیشه، محسن زرآبادی، مهیار ستاری و خیلیهای دیگه که سی نفر داریم؛ به این نگاه نکنید که، چه از من خوشتون میاد چه نمیاد، یا هر چیز دیگهای، حمایت شما در فاز اول چنین کاری کمک میکنه که شاید یک بازار جدید برای ما باز بشه که ایرانیها هم بتونن ورود بکنن البته که خارج از کشور ما ایرانیهای قابلی داریم ولی فکر میکنم این دیگه سهم ماست و ما باید ورود بکنیم به این ماجرا و خواهشم اینه که مردم حمایت بکنن.
اولا اگر تعداد خرید بازی بیشتر بشه اگه کامنتهای مثبت بیشتر بشه؛ قطعا اونها رو هم ترغیب میکنه که چه بازار خوبی بوده چقدر تونسته در واقع انرژی مثبت راه بندازه کما اینکه خیلی از این یوتیوبرها این محبت به ما کردن، مثل پویای عزیز، آریا کئوکسر و این خیلی انرژی مثبتی به ما داد، من قبل از هر چیزی از این دوستان متوجه شدم که این گیم به زودی خواهد آمد. یعنی دموش (تریلر) دیده بودم رفته بودند این که ایرانیها اگه این محبت بکنن به خودمون این محبت کردیم و هرچه که حرف اونوری بزنیم فکر میکنم که یه چیزی ر از خودمون سلب کردیم.
امیر محمد گودرزی: حتی استریمرهای خارجی هم دارن از دوبله فارسی حمایت میکنند، که خیلی خوششون اومده و این اتفاق بزرگیه خانم محمودی شما صحبت آخری دارید؟
لیدا محمودی: تشکر میکنم از همه از شما تشکر میکنم که این شرایط به وجود آوردن و کلا خوشحالم که این اتفاق افتاد و خوشحالم که در این ایران بزرگ این اتفاق برای من و موسسهی موج کتاب و دوستان و همه افتاد این اتفاق خوب و به هر حال قدیمیها میگفتن که کار اول رو نه دوست ببینه نه دشمن ولی ببینید و اینکه تمام اتفاقی که هست و خیلی خوشحالم که این که ما ایرانیها میتونیم انجام بدیم. کلیات قضیه اینه که خیلی خوشحالم این کار برای ایران اومد و ما ایرانیها هم تونستیم در جهان بگیم که هستیم.
امیر محمد گودرزی: خیلی هم خوب خیلی هم عالی بریم در ادامهی ویدیو دو تا از گویندههای این بازی ر با هم داشته باشیم و باهاشون یه گفتگویی صمیمانه کنیم. خیلی ممنون که تشریف آوردین.
بخش دوم مصاحبه با دو تا از صداگذاران بازی Prince of Persia: The Lost Crown خانم اعظم حبیبی و آقای داریوش بشارت انجام میشود.
امیر محمد گودرزی: آقای بشارت از اول شروع کنید که چطوری انتخاب شدین و نقش اصلی رو تونستید بگیرید، چون که اولین باره که این اتفاق افتاده.
داریوش بشارت: بله واقعا تبریک بگم به مجموعهای که این کار و تولید کردن از روز اول موج کتاب، دوست خوب و همکار گرامی خانم محمودی و اینکه چه شد که این کار من دعوت شدم. خب آقای اکرامی دوست خوبم سبحان جان که سرپرست گویندگان این کار هستن، تماس گرفتن توضیحاتی دادن گفتن که همچین پروژهای هست و قرار گذاشتیم اتفاقا تو اون روزم نمیدونستم زیاد که حالا خود پروژه چی هست صرفا اینکه یه گیمی هست و باید کار بکنیم. روز ضبط که رفتم اتفاقا باز هم نمیدونستم که قراره که موج کتاب این کار رو انجام بده رفتم دیدم که متوجه شدم که پروژه کار چی هست و حالا توضیحاتی که دادن سبحان جان و خانم محمودی. ظاهرا چندین ماه قبل از اینکه ضبط و قرارش بذارن کنکاشی شده بود که چه صدای رو انتخاب بکنن برای نقشهای مختلف که حالا بابت اون کار هم خود شرکت دوستانو مشاوران ایرانی کار به هر حال باعث افتخار منه و لطف خدا که به من رسید این نقش.
سپهر ترابی: خیلیم خوب خیلی بازخوردهای مثبتی بود خود پیچ اصلی شاهزاده پارسی منتشرش کرد و اتفاق جالبی بود و خانم حبیبی از نقشتون بگین برامون؟
اعظم حبیبی: من نقش آناهیتا رو گفتم، من واقعا نمیدونستم که این چجور بازی هست به خاطر اینکه وقتی من و دعوت کردن فکر میکردم مثل گیمهای دیگهست و حتما بازیش هست و قفلش شکسته شده و مثل قبل دارن کار میکنن دوستان بعد دیدم که اصلا فیلم نداریم. یعنی هیچ تصویری ازش نداریم و فقط سبحان داره میگه و حتی اولین چیزی که بهش گفتم که سبحان آلمانی داری ضبط میکنیا! چون آلمانی اینجوری ضبط میکنن مدیر دوبلاژ وای میسته بالا سر کار و اندازهی کار دستشه و حس و بهتون میگه اونم گویندهای که حالا دعوت شده انجامش میده.
بعد فکر کردم گیم دیگه آقا ما هم که گویندهای هرچی بهمون بگن انجام میدیم و میگیم خداحافظ، خداحافظ. ولی وقتی که اتفاق افتاد وقتی که دیدیم که کار چه کار مهم و لذت بخشی بوده و چه اتفاق خوشایندیه، ناراحت شدم از اینکه چرا به من چیزی نگفته بود که این کار اینقدر کار مهمی بوده یعنی رازداری در این حد، یعنی من که این همه میرم موج کتاب برمیگردم انقدر با خانم محمودی دوست صمیمی هستم خبر نداشتم. انگار که قرارداد قرار داده آره خیلی اهمیتش بیشتر از دوستی بوده یعنی کار حرفهای.
امیر محمد گودرزی: آقای بشارت شما هم نمیدونستید این روال رو یا به شما گفته بودن؟
داریوش بشارت: نه به من از قبلش گفته نشد همون لحظه که اومدم ضبط کنم چند دقیقه قبل بهمون، همزمان تو لحظه گفتن برنامه چیه.
امیر محمد گودرزی: چه حسی داشتی وقتی فهمیدی قرار نقش اول این بازی باشی و برای اولین باره که داره این اتفاق میافته
داریوش بشارت: خب طبیعتا احساس بسیار خوب و خوشایندی بود ضمن اینکه متوجه شده بودم که به هرحال صداهای مختلفی رو اینا داشتن شنیدن و حالا انتخاب شدن من با توجه به حال و هوای اون کاراکتر خیلی چرا کیف کردم، کیف میکنم و انشالله کیف هم خواهیم کرد، امیدوارم که از پسش واقعا بر اومده باشن و اون همزاد پنداری که مخاطب ایرونی و حالا فارسی زبان باید داشته باشه با این بازی جذب و جلب بشه. ولی منم نمیدونستم و لحظهی آخر متوجه شدم و خب دیگه شروع کردیم
امیر محمد گودرزی: چقدر شناخت رو این بازی داشتی از قبل؟
داریوش بشارت: شناخت من به این بازی برمیگرده به اتفاقا دوران نوجوونی، حالا چطور شناخت پیدا کردم واقعیت اول با فکر میکنم یه محتوای سینمایی که چندین سال پیش ساخته شده بود اگه اشتباه نکنم با همین عنوان حالا فکر کنم. اونجا بود که برام اصلا جلب توجه کرد که ماجرا چیه بعد رفتم دیدم خب این فیلم بر اساس گیم پرطرفدار بوده و به زمان خودش، بله اسم این داستان و گیم که از روش ساخته شده فیلم که ساخته شده و حالا محتوا ها رو میشناختم. یه همچین آشنایی داشتم نسبت به حالا حال و هوای این کار شاید حالا نه مسیر اصلی داستان رو ولی حالا کاراکترهای اصلی اینار میدونستم ولی خب با یه کار تقریبا تازهای مواجه شدیم که کار در اومده به خصوص مخاطب ایرونی که برای من هم جذاب بود.
امیر محمد گودرزی: داریوش ازت میخوام در خصوص تیپ صداش برامون بگی که چطوری بود؟
داریوش بشارت: ببین تیپ صداش رو راه ندادم تو (خنده) ولی تیپ صدایی که من استفاده کردم میدونی خودت و احتمالا یه سری از همکارا، من شخصا تو این سالهایی که تو این حوزهی صدا بازیگری صداپیشگی دوبلاژ هر آنچه که هست اسمش این روزا میذارن معمولا با صدای نرم خودم صحبت کردم زیاد تو فاز اینکه حالا شخصیت پردازی بشه تیپیکال باشه، اینها به سمتش نرفتم. این کار از نظر ما به اصطلاح کار رئالی محسوب میشد کاراکتر سرابون (شخصیت اصلی Prince of Persia: The Lost Crown) و من با همون صدای معمولی صحبت کردم شاید یه مقدار حالا سعی کردم سن صدا رو باز حالا مطابق خود فیزیک چهره و میمیک که اون حالا تطبیق بدم. نمیدونم، چقدر موفق بودم و باور پذیر بوده ولی واقعا همین صدای خودمه.
امیر محمد گودرزی: تجربهی دوبلهی بازی هم دو نفر قبلا هم داشتین، یکمی توضیح میدین؟ و بهمون بگین چه چالشهایی داشته.
اعظم حبیبی: خب خیلی متفاوت بود این که شما تصور بکنید که بازی که هنوز نیومده و میخواد با صدای شما بیاد بیرون، برای اولین بار اونم به زبان فارسی خب خیلی جذابه، هرچند که ما خیلی راجبش نمیدونستیم اما بازیهای قبلی بازیهایی بود که بازی شده بود، دیده شده بود کل بازی شما میتونستید ببینید. ولی اینجا فقط فیلمهای کوتاه بود از اون کاراکتر و شما فقط همون فیلمهای کوتاه و میتونستید از کاراکتر تون ببینید؛ نمیتونستید توی کل بازی اون نقش ببینید و بتونید حدس بزنید و اینجوری مدیریت دوبلاژ اینجا خیلی نقش بیشتر و مهمترین رو نشون میداد.
سپهر ترابی: فکر میکنم اون موقعی بود که پویا اولین ویدیو منتشر کرد که با یوبیسافت ارتباط گرفته که هم صدای داریوش بود و هم صدای شما بود اون حس و حالتون چی بود، من خودم اون ویدیو رو دیدم خیالم راحت شد که ماها توو بازی هستیم تا قبل از اون اینطوری بود که آیا واقعا تو بازی هستیم؟ که خیالم راحت شد که ماها تو بازی هستم.
اعظم حبیبی: آره وقتی که من دیدمش گفتم واو چه اتفاق خوشایندی افتاده و این میتونه زمینهساز این باشه که ما میتونیم بازهم دوبله ر برسونیم به اون سطح جهانی که قبلا بود که متاسفانه الان خیلی دور شده از اون استانداردهایی که داشت و اینا ولی ما دوباره داریم برمیگردیم به اوجمون و این خیلی جذابه.
امیر محمد گودرزی: داریوش شما هم از این تجربیات دوبلهای بازیها که در گذشته انجام دادین بگین.
داریوش بشارت: بله همونطور که خانم حبیبی اشاره کردن خب ما هم از یک دهه گذشته کمکم به این فضا رفتن حالا اگه خاطرتون باشه که خیلی گیمهای فوتبالی بود، اولیش فوتبال 98 بود با صدای عادل بخش میشد که جذاب بود برای مخاطب ایرانی؛ حالا من کمتر چون زیاد علاقهی خودم به این نوع کار نیست؛ به غیر از شاهزاده فارسی چون فرق میکنه. علتش اینه که اون موقع که بچهها کار میکردن، حجم بالای گیم و شرکتهایی بودند که تاسیس شدن و دنبال صداگذاری فارسی گیم روی پلتفرمهای مختلف مثل PC و پلیاستیشن و اینا، کار میکردن من هر از گاهی دعوت میشدم ولی واقعا نمیرفتم چون من برام تصویر خیلی جذابه خب معمولا گیمهایی که ما اون موقع کار میکردیم نه دموی نه ویدیو هیچی ازش نبود و صرفا روی او صدایی که حالا مستر کار در اختیار ما قرار داده بودند حالا اون شرکتهای ایرانی رو اون حالا به همون اندازه ما میگفتیم که سینک بشه و حالا حس و حالمون صرفا از اون چه که میشنیدیم بود و شاید تصویری به ما کمک نمیکرد یعنی این خلاقیتم بود حالا ضمن اینکه زیاد دوبلر خلاقیت شاید نداشته باشه چون محدود به تصویریه، تو اون مدل گیم ما یک ذره کار میکردیم دستمون بازتر بود.
این داستان ادامه داشت من کمتر کار کردم توی این یکی دو سال اخیر که یکی از پلتفرمهای به خصوص و محبوب این روزا یکی دو سالی باید باشه فکر کنم صحنههای سینماتیک خوب اونم ظاهرا مورد توجه قرار گرفته تا جایی که من میدونم خیلیها شروع کردن بعد از اونها و اینکه تو اون کار هم من شرکت داشتم خب بازم اون فضای دوبله رو داشته یعنی ما همونطور که گفتی تصویر سینمایی کار انجام دادیم ولی این کار به خصوص خب دیگه حالا قسمتهایی که من گویندگیش رو انجام دادم، کاراکتر دیدم یه حس و حالی هم ازش گرفتم که بگم خیلی طول کشید واقعا بخوام خودم باهاش هماهنگ کنم، نه واقعا و صدای خود گوینده انگلیسی به من کمک کرد من فقط حالا صدای اون در واقع گوینده رو داشتم میشنیدم و به همین اساس سعی میکردم همون حس و حال و تو همون تایمی که حالا دیالوگ تک دیالوگی ادا شده ادا کنم جمله رو.
سپهر ترابی: دوست داری جای کدوم شخصیت بازی صداگذاری کنی؟
داریوش بشارت: این واقعا از صمیم قلب میگم چون حالا اون دوستایی که نزدیکن میدونن من سالها مجدانه جلوی خودم و گرفتم که سمت هیچ کنسولی نرم از دوران جوونیم به بعد تا گرفتاری نشم. حالا میدونید بازی محبوب GTA VI یک سال و نیم دیگه میاد و این بازی برای من همچنان تو این چند سال سرگرم هستم. اگه روزی بشه واقعا این گیم به شکلی که باید کار بشه و احترام گذاشته بشه انشالله به مخاطب فارسی کمپانیهای دیگهای که حالا دارن تو اینکار میکنن بدونن که جذاب و جلب توجه خواهد کرد، واقعا این و دوس دارم کار بشه و من حالا شده یه مردی اون وسط باشم.
امیر محمد گودرزی: شاهزاده پارسی رو میخوای روی کنسول تجربه کنی؟
داریوش بشارت: فکر کنم جذابتر بشه! طبیعتا اون چه که در اختیارم هست کنسول بازی هست، با اون راحتترم دیگه تا اینکه بخوابم سیستم ارتقا بدم و حوصلهش هم ندارم.
امیر محمد گودرزی: فکرشو میکردی یه روز این کمپانیهای بزرگ به سراغ دوبلهی ایران بیان و خب بگن ما میخوایم به کارامون دوبلهی فارسی اضافه کنیم؟
اعظم حبیبی: حقیقتش نه من فکر نمیکردم که این اتفاق بیافته نه تنها در مورد بازی حتی در مورد فیلمها و من فکر میکنم که هوش مصنوعی انقدر پیشرفت خواهد کرد که خود کمپانیا حتی فیلما رو با دوبلهی فارسی تا چند وقت دیگه بسازه ولی من فکر میکنم که با صدای خود بازیگر اصلی به صورت فارسی بفرستن. اما نه به این سرعت، طول میکشه ولی میشه. فکر میکنم خیلی اتفاق خوبی بود که الان سر این بازی افتاد که بعدها از صدای ما استفاده نکن تو بازیهای دیگه. حداقلش اینه که کپی رایت داره و بخاطر همین کپی رایت هم اتفاق خوبی در آینده خواهد افتاد که اگر این اتفاق رخ بده در آینده دیگه کسی نمیتونه از صدای یه بازیگر یا یه دوبلرها همینجوری بدونه دلیل استفاده بکنه و همینجوری روی پلتفرم قرار بده
داریوش بشارت: اصلا ماجرای پیچیده و کوری داره این کار؛ پیشروترین کشوری که میدونم جلوی استفاده از هوش مصنوعی تو کارهای سینمایی حالا تو هر کتگوری و شاخهی هنری سینمایی که فکر بکنید، ممنوعیت اعلام کرده و این اتفاق خوبیه. شنیدم که تو ایران وزارت ارشاد جدیدا، چون این اتفاق افتاد این اواخر بسیاری از درگذشتهها صداشون بعضا با رضایت خانواده یا بدون رضایت خانواده بوده اما خوشبختانه ارشاد وارد شده به شکل قانونی و به هر حال نیاز به قانونهای خاص خودش و داره چیز بدی هم نیست، این موضوع رو کنترل میکنه.
امیر محمد گودرزی: ببین داستانی که هست اینه که میخوام بازی که اومد با مخاطب این تجربه بازی رو با هم همراه با تو داشتهباشیم این قول رو میخوام بدی که وقتی بازی اومد با هم بازی کنیم
داریوش بشارت: حتما میشینیم با هم بازی کنیم و کیف هم میکنیم.
امیر محمد گودرزی: صحبت آخری ندارید خانم حبیبی؟
اعظم حبیبی: نه مچکرم ممنون از دعوتتون برای من که کار خیلی جذاب بود، بعد از چند سال دیدمتون آقای گودرزی و خوشحال شدم.
امیر محمد گودرزی: خیلی ممنون، هیمنطور، آقای بشارت؟
منم خیلی خوشحال شدم ممنونم که وقت گذاشتید و قابل دونستین ممنونم از مجموعه موج کتاب که همت کرد این کار تولید کردن و سبحان عزیز مدیر دوبلور که تو این کار بودند که واقعا تزئین کار شد، خیلی زیبا منتظرم بی صبرانه بازی کنم. 18 ژانویه بازی رو تهیه کنید
امیر محمد گودرزی: خیلی ممنون، هیمنطور، آقای بشارت؟ نره بازی ر تهیه کنید حالا آنلاین همه چی حالا شاید دوستان بعد از این دارن میبینن ولیاران ولی دمتون گرم که حمایت میکنید من از شما آقای بشارت و خانم حبیبی از جامعه گیمرها تشکر میکنم، مرسی که این اتفاق رو رقم زدید و امیدوارم که اتفاقهای بهتر و بزرگتری رو ما توی این مسیر شاهد باشیم.
2 پاسخ
واقعا حیرت انگیزه که یوبیسافت همچین کاری کرده
باورم نمیشه