داستانپردازی به عنوان یکی از جذابترین و تأثیرگذارترین اجزاء، نقشی کلیدی ایفا میکند. داستانهایی که میتوانند ما را به عمق وجود خود فرو ببرند، به جهانهایی دور از دسترس ببرند و با شخصیتهایی که تا به حال نمونهشان را ندیدهایم، همراه سازند. در این میان، برخی بازیها با استفاده از قلمرو داستانی خود، مرزهای روایتی را جابهجا کرده و تجربیاتی خیرهکننده را به ارمغان آوردهاند که شاید تا سالها در ذهن بازیکنان باقی بماند. این مقاله از سایت گیموشن آرت به بررسی 13 تا از بازی هایی میپردازد که بهترین داستان ها را روایت میکنند، بازی هایی که نه تنها در سرگرمی بلکه در هنر روایت داستان نیز، استانداردهایی نو را تعیین کردهاند.
فهرست محتوا
Cyberpunk 2077
Cyberpunk 207″، عنوانی است که در آن بازیکنان به دنیایی آیندهنگرانه و پر زرق و برق به نام نایت سیتی قدم میگذارند. این بازی توسط استودیوی CD Projekt Red توسعه یافته و به داستانی عمیق و پیچیده میپردازد که در آن تکنولوژی و انسانیت به شکلهای مختلفی به هم گره خوردهاند.
داستان Cyberpunk 2077 در خصوص شخصیتی به نام وی (V) میچرخد، که یک مزدور شهری است و در جستجوی یک ایمپلنت منحصر به فرد است که به او امکان میدهد به زندگی جاودان دست یابد. بازی با انتخابهایی که در اختیار بازیکنان قرار میگیرد، سرنوشتهای متفاوتی را رقم میزند. این انتخابها نه تنها بر روابط وی با دیگر شخصیتها تأثیر میگذارند، بلکه به طور کلی بر نتیجه داستان تأثیر میگذارند.
نقطه قوت داستانی Cyberpunk 2077 در توانایی آن برای ایجاد جهانی سهبعدی و غنی است، جایی که هر تصمیم و انتخاب سایههایی از خاکستر را به دنبال دارد. این بازی به طرز استادانهای مسائلی مانند فرا انسانی، افسردگی اقتصادی، و نابرابریهای اجتماعی را با یکدیگر ترکیب میکند و به بازیکنان اجازه میدهد که در مرکز تصمیمگیریهای مهم قرار گیرند.
Cyberpunk 2077 از این رو شاهکاری در دنیای بازیهای ویدئویی به شمار میآید که با وجود چالشهایی در زمان عرضه اولیه، توانسته است تجربهای غنی و فراموش نشدنی را برای علاقهمندان به داستانهای دیستوپیایی فراهم آورد.
The Last of Us
اگه بخواهیم لیست بهترین داستان بازی ها را بنویسیم و نامی از The Last of Us Part 1 نگوییم بدون شک ظلم بزرگی به همه کردهایم. این بازی که در سال 2013 توسط استودیوی ناتی داگ منتشر شد، در یک جهان پساآخرالزمانی جریان دارد که در آن یک بیماری قارچی به نام کوردیسپس انسانها را به موجوداتی خطرناک تبدیل میکند. داستان این بازی بر روی دو شخصیت اصلی، جوئل و الی، تمرکز دارد. جوئل، که از دست دادن دخترش در ابتدای شیوع بیماری او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، مأمور میشود که الی، یک دختر نوجوان را از بوستون به گروهی مقاومتی به نام “نورمندی” در دیگر نقاط کشور انتقال دهد. الی، که به نظر میرسد مصونیت طبیعی در برابر این بیماری دارد، میتواند کلید درمان این بیماری باشد.
در طول سفر، جوئل و الی با چالشهای فراوانی روبرو میشوند، از جمله برخورد با انسانهای آلوده، دزدان، و دیگر بازماندگان که هر یک به نوعی برای بقا تلاش میکنند. این سفر، که پر از لحظات دراماتیک و عاطفی است، رابطهای پیچیده و عمیق میان جوئل و الی را شکل میدهد، که به تدریج از یک تعهد محافظتی به یک پیوند پدرانه و فرزندانه تغییر میکند.
The Last of Us Part 1 تنها یک بازی در ژانر بقا نیست، بلکه یک داستان انسانی عمیق را در خود جای داده که بر پایه احساسات، انتخابهای اخلاقی، و تاثیر آنها بر شخصیتها تمرکز دارد. این بازی با برجستهسازی تأثیر بحرانها بر روابط انسانی و ارزشهای اخلاقی، موفق شده تجربهای فراموشنشدنی و تکاندهنده را به ارمغان بیاورد که میتواند بر هر بازیکنی تأثیر عمیقی بگذارد.
Red Dead Redemption 2
در میان تمام عناوین بیشمار دنیای بازیهای ویدئویی، Red Dead Redemption 2، به عنوان یک شاهکار بیهمتا در این لیست میدرخشد. این بازی که در سال 2018 منتشر شد، تجسمی است از زندگی در غرب وحشی آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و بازگوکننده داستان آرتور مورگان، یکی از اعضای باند وان در لینده است که در تلاش است تا در میانه تغییرات دوران و بقای خود، هویت و ارزشهای خود را حفظ کند.
از نظر داستانی، Red Dead Redemption 2 پرده از یک روایت عمیق و پیچیده برمیدارد که مملو از تعارض، وفاداری، خیانت و جستجوی رستگاری است. بازی با استفاده از دیالوگهای بینظیر، شخصیتپردازی استثنایی و جهانی زنده که هر گوشهاش داستانی برای گفتن دارد، تجربهای بینظیر را فراهم میآورد. این عناصر در کنار مأموریتهای فرعی متعدد و تعاملات واقعگرایانه، بازیکننده را به آرامی به دل تاریخ میکشانند.
گرافیک بازی نیز شایان ستایش است؛ از مناظر بیکران کوهستانی گرفته تا جنگلهای انبوه و شهرهای در حال توسعه، هر کدام با جزئیات دقیق و افکتهای نورپردازی که حس و حال آن دوران را به خوبی منتقل میکنند. Red Dead Redemption 2 یک اثر هنری است که تجسمبخش غرب وحشی با همه فراز و نشیبهایش است و میراث خود را به عنوان یکی از بهترین داستان های بازی های تاریخ محکم کرده است.
Alan Wake 2
Alan Wake 2 در کنار Baldur’s Gate 3 جوان ترین عضو این لیست است و بدون شک یکی از بهترین داستان سرایی ها را در چند سال اخیر بازی های ویدیویی را دارد. نسخه دوم دقیقا دنبالهای بر بازی معروف Alan Wake است که داستانی عمیق و پیچیده با تم ترسناکی دارد . در این بازی، که 13 سال پس از اتفاقات نسخه اول رخ میدهد، آلن ویک، در مکان تاریک گیر افتاده است، تلاش میکند با استفاده از قدرت داستاننویسی خود واقعیت اطرافش را تغییر دهد تا راهی برای فرار پیدا کند.
در این میان، ماجرا با ورود ساگا اندرسون، مأمور FBI، به دهکده برایت فالز شروع میشود، او به همراه همکار خود به دنبال حل پرونده قتلهای مرموز چند وقت اخیر هستند و بعد از مدتی متوجه میشود که داستان قتلها ریشهی قدیمیتر و پیچیدهتر دارد. او بزودی درمییابد که داستانهای آلن ویک به شکلی عجیب با واقعیتهای اطرافش تداخل پیدا کردهاند و حتی روی زندگی شخصی او نیز تاثیر میگذارد.
ساگا که در واقعیت و دنیای امروز جستجو و تحقیق میکند و آلن ویک که در دنیای کابوسوار گیر افتاده است. بازیکن میتواند بین این دو شخصیت به دلخواه جابجا شود و داستانهای جداگانه هرکدام را دنبال کند. هر کاراکتر دارای مهارتها و تواناییهای منحصر به فرد خود است؛ ساگا میتواند با استفاده از تواناییهای تحقیقاتی خود، رازهای پنهان شهر برایت فالز را کشف کند، در حالی که آلن با قدرت خلق داستانها، محیط اطراف خود را شکل میدهد.
Alan Wake یکی خیرهکننده داستانها را دارد و توجه زیاد به جزئیات، تجربهای عمیق و فراموشنشدنی را برای بازیکنان به اشتراک میگذارد که در آن هر بخش از بازی به دقت طراحی شده تا به یادماندنی و منحصر به فرد باشد.
Call of Duty Modern Warfare 2
Call of Duty: Modern Warfare 2، بازیای که اصلیترین نماینده ژانر شوتر اول شخص و یکی از موفقترین عناوین در فرنچایز Call of Duty است، در سال 2009 توسط استودیوی Infinity Ward منتشر شد و به سرعت به یک پدیده در صنعت بازیهای ویدئویی تبدیل شد. این بازی دنبالهای بر Call of Duty 4: Modern Warfare بود و داستان خود را با تمرکز بر تنشهای بینالمللی و تروریسم ادامه داد، در حالی که تجربههای نبرد را به سطحی جدید برد.
داستان Modern Warfare 2 با شخصیتهایی مانند کاپیتان پرایس و سوپ مکتاویش، مخاطبان را به جغرافیاهای مختلفی از جهان میبرد، از روسیه گرفته تا ایالات متحده و حتی آفریقا، که هر کدام صحنههایی متفاوت و چالشهای نظامی خاص خود را دارند. بازی با پیچیدگیهای داستانیاش نه تنها نبردهای تن به تن و تاکتیکهای نظامی را به تصویر میکشد، بلکه به موضوعاتی مانند خیانت، قربانی شدن و انتقام نیز میپردازد که همگی به غنای روایی آن میافزایند.
God of War (2018)
بهیادماندنیترین بازیها در تاریخ بازیهای ویدئویی است. این بازی نه تنها نوآوریهای بزرگی در سری God of War ایجاد کرد بلکه به یکی از معیارهای جدید در داستانپردازی در صنعت بازی تبدیل شد. بازی در مورد کریتوس، جنگجوی سابق یونانی است که اکنون در سرزمینهای نورس زندگی میکند و سعی دارد گذشته خود را پشت سر بگذارد و به پدری بهتر برای پسرش، آترئوس، تبدیل شود.
در این نسخه از God of War، داستان بیشتر روی رابطه پیچیده و عاطفی بین کریتوس و آترئوس متمرکز است، در حالی که آنها در سفری مملو از خطر به دنبال انجام یک مراسم مقدس هستند. این بازی به شکل مؤثری توانسته است تمهایی چون بخشایش، فداکاری و تغییر شخصیت را به تصویر بکشد. کریتوس، که روزی موجودی تنها تشنهی خون بود، حالا در نقش یک پدر میکوشد تا درسهایی را به پسرش بیاموزد که خود هرگز یاد نگرفته بود.
در نهایت، God of War (2018) نه تنها به عنوان یک بازی بلکه به عنوان یک اثر هنری تحسین شده و بارها جوایز متعددی را از آن خود کرده است، و بهحق به عنوان یک شاهکار در عرصه بازیهای ویدئویی شناخته میشود.
The Wolf Among Us
The Wolf Among Us که بر اساس سری کمیکهای “Fables” ساخته شده است این بازی در سال 2013 منتشر شد و به سرعت به خاطر داستان پیچیده و کاراکترهای عمیق و جذابش شناخته شد. داستان در دنیایی رخ میدهد که در آن شخصیتهای افسانهای و داستانی، به عنوان ‘Fables’ شناخته میشوند، در جهان مدرن زندگی میکنند و خود را با کمک جادو از دید انسانها مخفی میکنند.
در این بازی، بازیکنان نقش Bigby Wolf، شیرف شهر و شخصیت بدنام “گرگ بد” از داستانهای سنتی را بازی میکنند. Bigby در تلاش است تا نظم و قانون را در جامعهی پنهان Fables حفظ کند، در حالی که با معماها و توطئههایی که جامعهی Fables را تهدید میکند، دست و پنجه نرم میکند. داستان بازی پر از تعلیق، درام و تعاملات معنادار است که با انتخابهای مورالی پیچیده همراه است و تأثیرات واقعی بر روی جریان داستان دارد.
یکی از نقاط قوت The Wolf Among Us استفاده مؤثر از فضای نوآر و تصویرسازیهای کارتونی است که به خلق فضایی تیره و مبهم کمک میکند، درست مانند داستانهای کارآگاهی کلاسیک. این عناصر بصری، در کنار داستان پرکشش و شخصیتپردازی عمیق، باعث میشوند که بازیکنندگان احساس کنند که بخشی از یک رمان گرافیکی زنده هستند.
به طور کلی، The Wolf Among Us نه تنها به خاطر داستانپردازی برجستهاش، بلکه به خاطر تواناییاش در غوطهور ساختن بازیکنان در یک دنیای پیچیده و تاریک که پر از تصمیمهای دشوار و عواقب دراماتیک است، به عنوان یکی از بهترین داستان ها در بازی های ویدئویی شناخته شده است.
Life is Strange
Life is Strange، یک بازی ماجراجویی محور است که با داستانپردازی عمیق و کاراکترهای دقیق خود، احساسات را به چالش میکشد. این بازی داستان مکس کالفیلد، یک دانشآموز دبیرستانی و عکاس جوان را روایت میکند که کشف میکند میتواند زمان را به عقب برگرداند. بازگشت او به شهر کوچک خود، آرکیدیا بی، برای تحصیل در آکادمی هنری بلکول، نقطه شروعی برای یک سری اتفاقات اسرارآمیز و پیچیده است که به تدریج پرده از رازهای پنهان شهر برمیدارد.
در طول بازی، مکس با دوست دوران کودکی خود، کلوئی پرایس، دوباره ملاقات میکند و همراه او درگیر یک معمای بزرگ میشود که مربوط به ناپدید شدن نوجوان دیگری به نام ریچل امبر است. داستان در یک ساختار اپیزودیک پیش میرود و از طریق انتخابهای مکس، که میتواند نتایج و پیامدهای قابل توجهی در داستان داشته باشد، شکل میگیرد. قدرت کنترل زمان مکس به بازیکن امکان میدهد تصمیمهای خود را بازبینی کند، که این ویژگی نه تنها یک عنصر گیمپلی جذاب است، بلکه در عمق بخشیدن به داستان و تأثیرگذاری بر روابط شخصیتها نیز نقش مهمی دارد.
Life is Strange با بررسی موضوعاتی نظیر دوستی، بلوغ، و تاثیر تصمیمهای ما بر آینده، احساسات پیچیدهای را برمیانگیزد. داستان بازی همچنین به مسائلی نظیر آزار و اذیت در مدرسه، مشکلات خانوادگی، و مسائل اجتماعی عمیقتر میپردازد، که همگی به خلق یک تجربه داستانی غنی و ماندگار کمک میکنند. با این حال، قلب تپنده این داستان، رابطه بین مکس و کلوئی است که بهعنوان محور اصلی تعاملات و تصمیمگیریها در بازی عمل میکند.
از لحاظ بصری، “Life is Strange” با استفاده از طراحی هنری انتزاعی و نقاشیمانند، حسی شاعرانه و دراماتیک به تجربه بازی میبخشد که هماهنگ با موضوعات عاطفی و عمیق داستانی آن است. این بازی بهخوبی توانسته است ترکیبی از تجربه سینمایی و تعاملی را ارائه دهد که بازیکنان را در هر لحظه مجذوب خود میکند.
Marvel’s Guardians of the Galaxy
Marvel’s Guardians of the Galaxy، موفق به خلق یک تجربه جذاب و پر از شور و شوق با کاراکترهای دوستداشتنی و داستانی ماجراجویانه شده است. در این بازی، بازیکنان نقش پیتر کویل، معروف به استار-لرد، را به عهده دارند که به همراه دیگر اعضای تیم نگهبانان کهکشان یعنی گامورا، دراکس، راکت راکون، و گروت در مأموریتهایی سراسر کهکشانی شرکت میکنند.
داستان بازی پر از لحظات کمیک، دراماتیک و عاطفی است، و به خوبی از المانهای داستانهای کمیک مارول برای ساخت دنیایی پویا و جذاب استفاده میکند. در Marvel’s Guardians of the Galaxy گروه باید با یک تهدید جدید به نام Universal Church of Truth مقابله کنند که به دنبال تغییر واقعیت به شکلی است که منافع خود آنها را تأمین کند. این درگیریها و چالشها به کشف بیشتر در مورد گذشته اعضای گروه و مواجهه با اشتباهات و نقصهای خود میانجامد، و در نتیجه، رشد و تحول شخصیتها را به دنبال دارد.
در مجموع، Marvel’s Guardians of the Galaxy توانسته است اسانس فیلمهای محبوب مارول و شور و هیجان کمیکهای آنها را به شکلی موفق در قالب یک بازی ویدئویی ترجمه کند، و به بازیکنان فرصتی بینظیر برای غرق شدن در جهانی پر از ماجراجویی و روابط عمیق بین شخصیتها میدهد.
The Witcher 3
The Witcher 3: Wild Hunt، که در سال 2015 توسط CD Projekt Red منتشر شد، به طور گستردهای به عنوان یکی از بهترین بازی های داستان محور شناخته میشود. داستان اصلی بازی، که در آن گرالت، به دنبال دختر ناتنیاش یعنی سیری، میگردد، به خودی خود پر از عمق و پیچیدگیهای روایی است. اما جادوی واقعی The Witcher 3 در داستانهای فرعیاش نهفته است که به مراتب جذابتر و دارای عمق بیشتری هستند و به طور مؤثری به توسعه جهان بازی کمک میکنند.
داستانهای فرعی در The Witcher 3 بسیار متنوع و پیچیده هستند، از مأموریتهایی که شامل کندوکاو در افسانهها و اساطیر محلی میشود تا داستانهای شخصیتر که در آنها گرالت با شخصیتهایی دیدار میکند که هر یک داستان خاص خود را دارند. این داستانها، که بسیاری از آنها میتوانند به عنوان مینیدرامهای مستقل عمل کنند، نه تنها به تعمیق دنیای بازی کمک میکنند بلکه تجربیاتی عاطفی و در برخی موارد، فلسفی را برای بازیکنان به ارمغان میآورند.
به این ترتیب، The Witcher 3 به مخاطب این امکان را میدهد که در جهانی غنی و پر جزئیات غرق شود که هر گوشهاش داستانی برای گفتن دارد. این داستانهای فرعی نه تنها به روایت اصلی عمق بیشتری میبخشند، بلکه با ارائه تجربیات متنوع و عمیق، The Witcher 3 را به یکی از برترین نمونههای داستانپردازی در دنیای بازیهای ویدئویی تبدیل میکنند.
Baldur’s Gate 3
Baldur’s Gate 3 ادامهای دلهرهآور و ماجراجویانه به سری محبوب Baldur’s Gate است. این بازی در دنیای فانتزی عمیق و غنی Dungeons & Dragons رخ میدهد و بازیکنان را در نقش قهرمانانی قرار میدهد که باید جلوی یک تهدید باستانی را بگیرند. با استفاده از مکانیکهای بازی نقشآفرینی پیشرفته و تصمیمگیریهای اخلاقی که تأثیر ژرفی بر روند داستان دارند، Baldur’s Gate 3 تجربهای را ارائه میدهد که هر انتخاب و عمل بازیکنان میتواند دنیای بازی را به شکلهای غیرقابل پیشبینی تغییر دهد.
در Baldur’s Gate 3، داستانهای فرعی و شخصیتها همراه چیزی است که به اندازه داستان اصلی شما را مجبور میکند که این بازی را بارها و بارها با انتخابها و راههای مختلف این بازی را انجام دهید. شخصیتپردازی عمیق و دیالوگهای چندلایه باعث شدهاند که بازیکنان با شخصیتهایی از گونهها و پسزمینههای متفاوت، از انسانها گرفته تا الفها و دیگر موجودات فانتزی، ارتباط برقرار کنند. این تنوع در شخصیتها و داستانهای آنها باعث میشود تا هر بازی و تجربهای منحصربهفرد باشد، زیرا تصمیمهای بازیکنان مسیرهای جدیدی را در داستان ایجاد میکنند که نتایج آنها تنها در طول زمان آشکار میشوند. بازی با این پیچیدگیهای روایی، تجربهای فراموشنشدنی در دنیای بازیهای نقشآفرینی ارائه میدهد که هم دراماتیک و هم سرگرمکننده است.
BioShock Infinite
BioShock Infinite در سال 2013 منتشر شد، به واسطه روایت پیچیده و عمیق خود، یکی از بهترین داستان ها را در بازی های ویدئویی شناخته میشود. بازی در شهر شناور کلمبیا جریان دارد که با طراحی بصری خیرهکننده و معماری متأثر از دوران پیشرونقشهبرداری امریکا، فضایی منحصر به فرد را خلق کرده است. داستان بازی دور Booker DeWitt، یک کارآگاه خصوصی را دنبال میکند که مأموریت پیدا کردن و نجات یک دختر جوان به نام Elizabeth را دارد. این مأموریت ساده به سرعت به یک ماجراجویی پر از توطئه، تناقضهای زمانی و مسائل فلسفی عمیق تبدیل میشود.
در BioShock Infinite، داستان و کاراکترها با دقت و عمق بینظیری پرورش یافتهاند. رابطه بین Booker و Elizabeth، که در طول بازی شکل میگیرد، نه تنها به عنصری کلیدی در پیشبرد داستان تبدیل میشود، بلکه بر پیچیدگیهای روایی و عاطفی اثر میافزاید. بازی با استفاده از مفاهیمی چون چند جهانی بودن، تعیین سرنوشت، و آزادی انتخاب، چالشهایی جدی را در مقابل درک معمول ما از زمان و تصمیمگیری قرار میدهد. این عمق فلسفی و داستانی، BioShock Infinite را نه تنها به عنوان بهترین BioShock بلکه به یک اثر فراموشنشدنی در تاریخ بازی های ویدئویی بدل کرده و استانداردهایی جدید برای داستان پردازی در این مدیوم تعیین میکند.