یسری بازیا هستن ازت میخوان یا فشفشه باشی یا هیچی، صد یا صفر! درجه سختی و این مسخره بازیا رو بریز دور حال این بچه بازیا رو نداریم، اینجا میدون مرداس، گود، گود پهلووناس، اجماع یوسیون بولتا و دو صد متریا، اینجا باید فشنگ باشی، گلوله از تفنگ در رفته، کمان از زه کشیده شده، هم آرش باشی که زه رو کشیده و هم تیر که پرتاب شده، هم دوم اسلیر باشی که تفنگ دستشه و هم تک تک تیرای کلفت تنفگ!
تو این مقاله میخوایم درمورد بازیایی باهاتون صحبت کنیم که اکشن و گیمپلی سریعی دارن و حسابیم آدرنالین خونتون رو بالا میبرن. پس آماده باشید که قراره یه سفر مشتی داشته باشیم.
فهرست محتوا
Metal Gear Rising Revengeance
بعد عرضه متال گیر سالید چهارم کوجیما به اعضای تیمش مسئولیت ساخت یه نسخه با محوریت رایدن و قدرتهای سایبورگ نینجاییش داد، یسری تریلر خفنم از بازی منتشر شد و بعدش بازی رفت تو کما و مشخص بود که رفقای کوجیما پروداکشنز به دیوار بتنی خوردن! کوجیما هم از اونور سخت درگیر تولید نسخه سفیر صلح (Peace Walker) سری متال گیر بود و فرصت نظارت زیادی روی ساخت این بازی نداشت، سر همین تولید بازی بعد یمدت متوقف میشه تا استودیو اینکاره پلاتینوم از راه میرسه، پلاتینوم هم که معرف حضور هست دیگه، اگرم احیانا خواب تشریف داشتید این مدت فکر کنم bayonetta و vanquish و mad world و nier automata و Astral chain بیدارتون کنه، تخصص این استودیو هکاناسلش سازیه اونم چه هکاناسلشی، اکشن سریع فشنگی بیا و ببین، خلاصه پلاتینوم میاد و تولید بازی رو با رضایت کوجیما بدست میگیره و متال گیر رایزینگ رو عرضه میکنه و چه عرضهایم، یکاری میکنه کارستون که خود کوجیما و رفقای تیمش بعدا به ریختن پشماشون اعتراف میکنن، اینابا و رفقاش تو پلاتینوم شما رو فقط تو نقش رایدن سایبورگ نینجایی که قرار نمیدن، شما رو عملا بدل میکنن به یه سایبورگ نینجا تو دنیای متال گیر، بعدشم میفرستنون به مصاف دوجین دشمن مکانیکی و سایبورگی سخت که دمار از روزگار هم در بیارید! پلاتینوم پاش رو از این هم فراتر میزاره و تک تک متال گیرایی که غولای نهایی و اصلی نسخههای مختلف سری بودن رو هم تو مراحل مختلف به مصاف رایدن میفرسته و سایبورگ نینجا عزیز هم با کاتانا مغناطیسی خفنش ابهت که چه عرض کنم، خوار و خفیف میکنه میراث پرابهت متال گیرا رو، یجای بازی که اصلا یکیشون رو میگیره تو هوا میچرخونه مثل پشه فرتی یه گوشهای پرتش میکنه! همون متال گیری که اسنیک بنده خدا سیبیلاش سفید شد تا یه خش کوچولویی روش بندازه!
Cuphead
این بازی که لعنت خدایان باستانی اسطورههای بینالنهرین بر آن باد، از اون دست بازیاس که نه فقط باید توش سریع باشی، بلکه باید حوصله زیادیم داشته باشی، کاپهد سخته، بدم سخته، نه نمیفهمی، ببین سخته لعنتی، ولی زیباس، خیلیم زیباس، انقدر زیباس که هی میخوای بازیش کنی، بعد بازی میکنی میمیری پدرت در میاد اعصابت بهم میریزه پا میشی بری یادت میوفته که چقده بازی زیباس، چقده همه چی قشنگه، هیچی دیگه، تو یه دور باطل گیر افتادی که نه راه پیش داری و نه راه پس، هی بازی میکنی میمیری اعصابت خورد میشه بلند میشی دوباره میشینی میمیری! داستان بازی چیه؟ شما و داداش فنجونیت یه معاملهای با شیطانی فاوِست گونه میکنید و حالا باید پای لرزشم بشینید! فوج فوج دشمن و باس سخت پشت باس سخت میریزن سرتون تا بهتون یاداوری کنن که عزیز من، خوشگل من، فاوِست کرد، به زمین گرم نشست، شما دیگه چرا؟ حالا کاشکی فقط سخت بود، سریعم هست، باید سریع ضربه بزنی، سریع واکشن نشون بدی، نقشه رو از بر باشی و اتوماتیک چپ و راست بالا پایین بپری بزنی تا بتونی مثلا یک سوم یه مرحله رو رد کنی، سختی رو میشه یکاری کرد، این آمیختگی! رو آدم نمیدونه کجای دلش بزاره…
Ninja Gaiden 2
سگانه اورجینال نینجا گایدن با استانداردای زمان خودشون سخت بودن، ولی بازیای هم سبکشم دست کمی ازش نداشتن، بازسازی مدرن سری رو ولی هرطور با استانداردای زمانش مقایسه میکنی نه فقط سخت، سخت سریع بودن، هم باید خوب بازی میکردی، هم باید سریع بازی میکردی، یه چپ و راستی میکردی سوییچ بین سلاحها انگشتای دست راستت سریع چندتا کمبو میزد و انگشتا اون دستت آنالوگ رو تو جهت مخصوص میچرخوندن و یه RT میزدی و سوییچ میکردی رو دشمن بعدی، سلاحتو سریع عوض میکردی ضربشو بلاک میکردی یهو یه دشمن از بالا حمله میکرد یه جاخالی یه تعویض سلاح یه حمله به روبهرو و دوباره دفاع و جاخالی! نینجا گایدن پر بود از این موقعیتای استرس آور و سخت که هم نیاز به دقت بالایی داشتن و هم سرعت عکسالعمل فوقالعادهای، سر همین وقتی بازی دستتون میومد یه حس معرکهای داشت که اصلا نگو، حس ربالنوعی میکردی دیگه، ورق برمیگشت و این تو بودی که روزگار دشمنا رو سیاه میکردی، به به، به به
Vanquish
صحبت از سرعت شد و دوباره خبر از پلاتینوم گیمز رسید، همکاری شینجی میکامی نامی و پلاتینوم به ساخت ونکوییش منتهی شد، یه شوتر سوم شخص خیلییییییی سریع که تو یه بستر فیوچریستیک شما رو درگیر نبرد با روباتا و ماشینای چند ده متری میکنه، شخصیت شما سم به لباس مخصوصی مجهزه که بهش اجازه حرکت سریع و سرعت بالایی رو توی نبرد میده، انقدر بهش سرعت میده که بعد استفاده از قدرت نیتروژن! طور لباس سم اگه به هوا بپرید بسکی سرعت سم بالاس زمان کند میشه و شما میتونید دمشنای بیشتری رو با اون دنیا آشنا کنید! یموقعایی تو بازی اصلا نمیفهمی که از کجا داری میخوری، به کجا داری میزنی، فقط دستتو میزاری رو دکمه سرعت، سم رو دو زانوهاش شروع میکنه لیز خوردن و فرتی میپری بالا و ماشین گان رو همینطور به زمین و زمان میگیری و کیف میکنی، قند تو دلت آب میشه، چی میخواید دیگه از یه بازی اکشن، برید بزنید به بدن کیفشو ببرید.
Sonic Generations
مگه میشه حرف از سرعت بزنیم و اسم سونیک رو نیاریم؟ سونیکی که از اولین نسخه مگادرایوش قرارش روی سرعت بود و هنوز بعد سی سال رو حرفش بلند نشده، سونیکی که سریعه و لعنتی بدم سریعه، انقدر سریعه که خود بازیسازا سگا هم خیلی وقتا از کنترلشون خارج میشه و گند میزنن به هرچی سونیک و سرعت و بازی خوبه. ولی اون بازیاش که خوب در میاد و سرعتش رو خوب در میارن، مثل همین عزیز دل نسلها که از جمله بهترین بازیای سری سونیکم هست، شما سریعید و بدم سریعید، طراحی مراحل و نقشهها درجه یک، دستتون رو میزارید رو دکمه بوست و د برو که رفتیم، مثل فشفشه زیر دو دقیقه میزنید تو دهن مرحله و یه S خوشگل میندازید تنگ اسم مرحله میرید حالش رو میبرید. انقدر که بعضی مراحل این جنریشنز خوبه که تو موقعای حال گیری و افسردگی ادم میره یذره توش میدووه غرق سرعتش میشه اصلا یادش میره چش بود، جا میاره حالو حسابی این سونیک دوست داشتنی.
Dragon Ball Fighterz
استویدو آرک سیستم ورکز مبارزهای های درجه یکی میسازه، تو همشون هم سرعت یکی از ارکان اساسی طراحی مبارزات بازیاشونه، ولی تو این بازی خاص، سرعت پاشو یه قدم جلو میزاره و حرف اصلی رو میزنه. آرک سیستم برا ساخت این بازی میاد سیستم مبارزات و کمبوزنی رو به نسبت سری گیلتی گیرش (Guilty Gear) و بلز بلوش (Blaz Blue) سادهتر کار میکنه ولی از اونور سرعت مبارزاتو میبره بالا، حسابیم میبره بالا، جدا از اونم مبارزات رو میکنه سه به سه و سرعت مبارزهها رو چندین برابر میکنه، اصلا یکی از جذابترین فعالیتهای گیمری شما میتونه تماشای بازیای Evo همین درگن بال فایتزر باشه بس که قشنگه، مثل فرفره شخصیتا از این سر صفحه میرن اون سر صفحه یسری حرکتا میزنن یه سری نور و جرقه تو اسمون پرت میشه،یهو کاراکترا وسط نبرد عوض میشن و القصه باقی…
Doom
مگه میشه حرف از سرعت زد و اسمی از دوووم نیاد؟ مگه میشه به سرعت فکر کرد و یاد دوو.وم نیوفتاد؟ دوم اورجینال سریع بود، دوم ریمیک و دنبالش ایترنالز وحشیشم کردن، بازی دیگه فقط سریع نیست، سریع مال اولش بود، العان اصلا تو یه لولیه که زبون فارسی کلمه براش نداره، بگید دومی، بازی دومیه، انقدرم سازندههاش این سرعت دومی رو خوب تو بازی طراحی کردن که تو کسری از ثانیه و بعد چند تا مرحله برا خودتون یپا دوم اسلیر میشید راکتی میزنید تیکه پاره میکنید هیولاهای جهنمی بخت برگشته رو. به لطف طراحی مراحل درجه یک بازیم این سرعت بالای اکشن ذرهای از کم و کاست نمیوفته و همینطور بدون معکوس با دنده پنج فقط میتازید، میتازید و میرید و تو افق محو میشید…
نظرتون چیه وایسیم یذره؟ شما رو نمیدونم ولی من یکی که خسته شدم، خیلی دیگه سرعت گرفته بودیم قضیه داشت خطرناک میشد، ولی عجب سفری بود، چه گشت و گذاری کردیم تو این دنیای اکشنای سریع، شما نظرتون چیه رفقا، نظرتون رو درمورد این بازیا و عناوین سریع مد نظر خودتون برامون کامنت کنید، دم همتونم گرم، سریع باشید!