نمیدونم این ماجرا دقیقا از کجا شروع شد؟ اما خوب میدونم که این روزا اینترنت احترام خاصی برای مردهای سیگما قائله! اما مردهای سیگما دقیقا چه کسایی هستن و چه ویژگیهایی دارن؟ برای اینکه بخوایم سیگماهای موجود تو دنیای بازیها رو پیدا کنیم، قبل از هرچیزی باید بررسی کنیم ببینیم یک سیگمای مذکر، دقیقا چه ویژگیهایی داره که اون رو سیگما خطاب میکنن؟
قبل از ظهور شخصیتهای سیگما تو فضای مجازی، سلسله مراتب اجتماعی و جنسی آقایون، در مجموع به 5 مقطع متفاوت تقسیم میشد که معمولا در قالب یک هرم به نمایش در میاد و در راس این هرم، آلفاها قرار میگیرن و پایینترین مرتبهی هرم هم مربوط میشه به امگاها. اما چند وقتیه که یه مقطع جدید به این هرم اضافه شده که در واقع بالاتر از آلفاها قرار میگیره و اون چیزی نیست جز ردهی شخصیتی سیگما! سیگماها معمولا رابطهی خیلی خوبی با تنهایی دارن و با اینکه تو اجتماع جایگاه نسبتا خوبی دارن و همیشه مورد استقبال قرار میگیرن، همیشه ترجیح میدن که تنها باشن. سیگماها آدمهای خیلی کم حرفی هستن و معمولا تا وقتی که حرفهای همهی افراد حاضر در یک اتاق رو نشنیدن و دربارش فکر نکردن، شروع به حرف زدن نمیکنن. برای همین معمولا به عنوان باهوشترین فرد حاضر در جمع به حساب میان. سیگماها کارهاشون رو به صورت کاملا مستقل جلو میبرن و همیشه علاقمندیهای شخصی خودشون رو دنبال میکنن و شخصیت خیلی مرموزی دارن که زیاد نمیشه از لایههای درونی شخصیتشون سر درآورد. سیگماها شخصیتهای بسیار انعطافپذیری هستن و در صورت نیاز، به راحتی خودشون رو تغییر میدن و مهمتر از همه، زاتا رهبرهای بسیار خوبی هستن و بدون اینکه نیازی به اعمال قدرت داشته باشن، اطرافیانشون اونها رو به عنوان یک رهبر ایدهآل میشناسن. و اما آخرین ویژگی معرف شخصیتهای سیگما، خاکستری بودن اونهاست که اتفاقا تو موضوع قابل بحث ما که مربوط به شخصیتهای سیگمای موجود تو دنیای بازیها میشه، اهمیت زیادی داره. سیگماها رو معمولا نمیشه تو یک خط داستانی، خوب یا بد در نظر گرفت. چون اونها شخصیتی کاملا خاکستری دارن که در عین حال میشه اونها رو هم بد و هم خوب در نظر گرفت. یادتون باشه که برعکس ویدئوهایی که این چند وقته تو اینترنت ترند شده، یک سیگمای واقعی هیچوقت به خانمها بیاحترامی نمیکنه و اتفاقا حین مواجه شدن با یک خانم، مثل یک جنتلمن واقعی رفتار میکنه. پس با این تفاسیر، حالا که با ویژگیهای یک شخصیت سیگمای مذکر آشنا شدید، بریم تا سیگماهای معروف دنیای گیم رو به شما معرفی کنیم.
فهرست محتوا
آرتور مورگان
اولین سیگمایی که میخوایم از دنیای بازیها بهتون معرفی کنیم، یکی از شناخته شدهترین کاراکترهای راکستار گیمز محسوب میشه و اون هم قطعا کسی نیست جز آرتور مورگان، شخصیت اصلی بازی Red Dead Redemption 2. با مرور ویژگیهای شخصیتی یک سیگمای مذکر، کاملا مشخصه که چرا آرتور مورگان رو به عنوان یک سیگمای تمام عیار میشناسیم. آرتور رو به جرات میشه تنهاترین پروتاگونیست تو بازیهای راکستار گیمز در نظر گرفت که در عین حال، یک رهبر مقتدر رو تو شخصیت تنها و گوشهگیر خودش جا داده. آرتور همیشه ترجیح میده کارهاشو تنهایی جلو ببره و اولویتش همیشه ایجاد امنیت و آرامش برای اطرافیانشه. با اینکه تو بازی RDR2 داچ رئیس گروهه، این آرتوره که همیشه تو حیاتیترین موقعیتها، مثل یک رهبر واقعی تصمیم میگیره و تو خط مقدم، جلوتر از همه به دل خطر میزنه. آرتور هیچوقت ارزشهای اخلاقی خودش رو زیر سوال نمیبره و حتی اگه این اخلاقمدار بودنش به ضررش تموم بشه هم هیچوقت پا روی وجدانش نمیذاره و خوب میدونه که زور گفتن به افرادی که قدرتی ندارن، هیچ ارزشی به شخصیت اون اضافه نمیکنه. نمیخوام پایانبندی داستان این بازی رو لو بدم، اما اگه بازی رو تموم کرده باشید خیلی خوب میدونید که آرتور مورگان در صورت نیاز، جون اطرافیانش رو به زندگی خودش ترجیح میده. آرتور مورگان حتی تو زمینه عشق و عاشقی هم مثل یک مرد تمام عیار عمل میکنه و تو کل زندگیش همیشه به یک زن وفادار بوده. حتی اگه اون زن کنارش نباشه و هیچوقت نتونه اون رو ملاقات کنه. به این میگن یه سیگمای واقعی! دیگه نبینم با لکچرهای ضد زن اندرو تیت، میکسهای سیگمایی درست کنیدا.
جوئل میلر
غیرممکنه که بخوایم یه لیست از سیگماهای واقعی دنیای گیم تهیه کنیم و تو لیستمون خبری از جوئل میلر نباشه. جوئل تقریبا همهی ویژگیهای یک سیگمای واقعی رو تو شخصیت خودش جا داده. اون سختیهای زیادی رو تو زندگی خودش پشت سر گذاشته و تو دنیای خودش تنهاترین مرد دنیا به حساب میاد که با اینکه 20 سال پیش دخترش رو از دست داده، همچنان با مواجه شدن با یه دختربچهی هم سن و سال با دخترش، احساس مسئولیت بهش دست میده و برای اون دختربچه پدری میکنه. برای سیگمایی مثل جوئل، مهم نیست کارهایی که انجام میده چه نتیجهای قراره داشته باشه. چون تنها هدفی که داره اینه که برای خودش و اطرافیان مورد اعتمادش، امنیت و آرامش واقعی رو تو این دنیای آخرالزمانی وحشتناک به ارمغان بیاره. جوئل اهمیتی نمیده به اینکه اطرافیانش چه فکری دربارش میکنن و چجوری قراره در آینده قضاوت بشه. اون هیچکاری رو انجام نمیده، مگر اینکه کاملا بهش ایمان داشته باشه. حتی اگه کل دنیا بهش بگه کاری که داری انجام میدی اشتباهه، اون همچنان کارش رو به بهترین شکل ممکن انجام میده و اگه هزار بار هم اون رو به عقب برگردونید، باز هم کار خودشو انجام میده. درست مثل کاری که تو آخر The Last of Us 1 انجام داد و تصمیم گرفت یک بیمارستان رو با همهی پزشکها و پرستارها و نگهبانهای داخلش قتل عام کنه، تا هیچ آسیبی به دختربچهای که تازه باهاش آشنا شده نرسه. حتی اگه به قیمت متنفر شدن اون دختربچه از خودش و تصمیمی که گرفته، تموم بشه! مِنباب سیگما بودن جوئل میشه یه مقاله اختصاصی و خیلی طولانی نوشت، ولی خودتون میدونید دیگه… داداشمون اینکارس.
کانر کنوِی
قبل از اینکه ازم شاکی بشید بگید چرا جای اتزیو، کانر رو به عنوان یه سیگمای واقعی از سری Assassin’s Creed انتخاب کردی؟ یه لحظه سرگذشت این بنده خدا رو مرور کنید ببینید چی گذشته بهش واقعا و چه تفاوتهایی با اتزیو داره؟ کانر رو میشه یجورایی خونسردترین و بیاحساسترین اساسین تاریخ به حساب آورد. کانر در راستای باورهایی که داشت و تصمیمی که برای حذف خیانتکارها و مفسدین زمان خودش گرفته بود، حاضر شد حتی پدرش رو هم بکشه و دست رد به تمام جایگاههای پرنفوذ و قدرتمندی که احتمالا با همکاری با پدرش میتونست به دست بیاره، زد. کانر برخلاف اتزیو که شهرت خیلی زیادی تو فرقهی خودش به دست آورده بود و در کنار کارهای حرفهایش، عیش و نوش مداومی هم داشت، هیچوقت تو کانون توجه اطرافیانش قرار نگرفت و همیشه یه تواضع خاصی نسبت به جایگاه اجتماعی خودش داشته. درحالی که اتزیو همیشه به دخترباز بودنش معروف بوده، کانر هیچوقت – حداقل تو خط داستانیای که ازش تو بازیها دیدیم – با کسی ارتباط عاطفی برقرار نکرده. درست مثل یک اساسین حرفهای که انگار مستقیم زیر دست خود حسن صباح آموزش دیده. انگشت حلقهی ازدواجش رو قطع نکرده اما کلا از بیخ و بن هیچ علاقهای به عشق و عاشقی نداره و شیشدنگ حواسش به هدفشه. البته طرفداری از کانر به این معنی نیست که اتزیو آدم بدی بودهها. اما اینجا که بحث بحثِ سیگماهای واقعیه، به نظر من کانر یه سیگمای واقعیه!
بتمن
خوب، کمکم داریم به لجندهای حاضر تو لیستمون میرسیم. سیگماهایی که خارج از دنیای بازیهای خودشون، در مقایسه با کاراکترهای داخل همین لیست هم باید تو مقام سیگما ردهبندی بشن. تو صدر هرم. از موقعی که موضوع سیگماهای مذکر تو فضای مجازی ترند شده، خیلیها همیشه بتمن رو تو لیستهای خودشون از سیگماهای منتخب تاریخ قرار دارن و راستش رو بخواید این اصلا اتفاقی نیست و دلایل خاص خودش رو داره. وقتی راجع به سیگما بودن بتمن حرف میزنیم، در واقع داریم عملکرد دوتا شخصیت متفاوت تو دوتا اجتماع متفاوت رو بررسی میکنیم و این شخصیت تو هر دوتاش هم یه سیگمای واقعیه! بروس وین، خارج از هویت مخفی و مبارز خودش، یه جنتلمن معروفه که هم کسب و کار خیلی خوبی داره و بین بیزنسمنهای اطرافش همیشه پیشرو بوده، و هم به اندازهی کافی جسور و مستقل هست که میشه اونو یک سیگمای واقعی دونست. اون همچنین تو طرز برخورد با خانمها هم استاده و هیچوقت نه دل کسی رو میشکنه و نه به کسی بیاحترامی میکنه. بروس از قدرت مالی خودش جلوی آدمهای معمولی فخرفروشی نمیکنه اما به وقتش خیلی خوب بلده چطوری ثروتمندهای مغروری که جو برشون میداره رو سر جاشون بنشونه. وقتهایی هم که لباس مشکی خودشو میپوشه و شبونه به دل شهر میزنه هم وارد یه هرم کاملا متفاوت میشه و از قضا تو این ردهبندی هم سریعا خودشو به صدر هرم میرسونه. هیچ جنایتکاری تو شهر گاتهام نیست که از بتمن نترسه. اونی هم که نمیترسه، قطعا هنوز برخوردی باهاش نداشته و به وقتش متوجه میشه سیگمای واقعی این شهر کیه!
کریتوس
اگه بخوایم هر 5تا سیگمای داخل این لیست رو از هم جدا کنیم و داخل یه جدوم جداگونه ردهبندی کنیم. قطعا کریتوس با اختلاف زیادی از آلفای لیست، در مقام سیگما قرار میگیره. دلیلش هم کاملا واضحه. چون کریتوسه! هرجای این صنعت بزرگِ بازیهای ویدئویی سر بزنی، وقتی که میخوان یه شخصیت مذکر مقتدر و پیشرو رو مثال بزنن، از کریتوس استفاده میکنن. کریتوس حتی قبل از اینکه سانتا مونیکا تو ریبوت جدید God of War کاملا شخصیتشو دگرگون کنه هم یه سیگمای واقعی بود که کل پنتئونِ یونان (Pantheon) رو به زانو درآورده بود. حالا تو این دوتا بازی اخیر، به لیست ویژگیهای سیگمایی کریتوس چندتا مورد جدید اضافه شده که واقعیت شخصیتشو خیلی جذاب میکنه. کریتوس برخلاف گذشته که همیشه دنبال جنجال به پا کردن بود و تو کل سرزمینش همه باهاش آشنا بودن، حالا تا وقتی که نرفتی دمِ در خونه بالا سرش، کاری به کارت نداره. حتی با اینکه مطمئنه هیچکاری برای شکست دادنش از دستت بر نمیاد. کریتوس فقط و فقط روی تربیت پسر خودش تمرکز کرده بود و هیچ دلیلی نمیدید که بخواد توجه خدایان نورس رو جلب کنه. اما وقتی خدایان نورس خودشون به نوبت اومدن دنبالش، اونا رو دونه دونه سر جاشون نشوند و به پسرش راه و روش یک سیگمای تمام عیار رو آموزش داد. مثلا بهش یاد داد که مهم نیست چقدر قدرتت زیاده و آدمای اطرافت تا چه حد لایق نابودیان، تا وقتی کسی دست روت بلند نکرده، تو هم کاری به کارشون نداری. اما تو اولین لحظهای که امنیت خودت و خانوادت رو تهدید کردن، تا وقتی که مطمئن نشدی که اون تهدید به طور کامل برطرف نشده، بیخیال ماجرا نمیشی. کریتوس به آترئوس یاد داد که حتی قدرتمندترین خدای روی زمین هم نباید انسانیت خودش رو فراموش کنه و امنیت موجودات زندهی اطراف خودش رو به خطر بیندازه. شاید بشه گفت مهمترین درسی که کریتوس به آترئوس داد این بود که “درسته که خودش هیچوقت نتونسته اونقدر که لازمه، خوب باشه و درست تصمیم بگیره. اما پسرش حتما باید از اون بهتر باشه و همین که پسرش عملکرد بهتری در مقایسه با پدرش داشته باشه، نشون میده کریتوس ماموریت خودش رو با موفقیت به انجام رسونده.”
ما سعی کردیم 5تا از سیگماهای واقعی تو دنیای بازیها رو بهتون معرفی کنیم و توضیح بدیم که دقیقا چرا فکر میکنیم این کاراکترها بهترین سیگماهای مذکر تو تاریخ بازیها به حساب میان. اما این به این معنی نیست که تو کل دنیای بازیها فقط همین 5تا رو میشه سیگمای واقعی دونست. نیکو بلیک از بازی GTA IV، نیتن دریک از سری Uncharted، جین ساکای از بازی Ghost of Tsushima، مستر چیف از سری Halo، گرالت از سری The Witcher؛ اینها همگی جزو سیگماهای واقعی تو دنیای بازیهان و ساعتها میشه دربارشون حرف زد. شما چه کاراکترهای دیگهای رو میشناسید که میشه به عنوان یک سیگمای واقعی معرفیشون کرد؟