انتشار بازی Resident Evil 4 تو سال 2005 یه نقطه عطف خیلی مهم و تاریخساز برای صنعت گیم بود.
برای اولین بار با اثری روبرو شده بودیم که در اون گیمپلی سوم شخص رو همراه با دوربین اصطلاحا پشت شانهای یا over the shoulder تجربه میکردیم. از همه مهمتر، همکاری کپکام با شینجی میکامی و ایدههای مریض و ترسناکش برای ساختن این بازی بود. دوربین سوم شخص بازی Resident Evil 4 فرصتی رو فراهم کرده بود تا سازندههای بازی بتونن ایدههای خودشونو برای ایجاد حس وحشت و بقا پیادهسازی کنن. همهچیز سر جای خودش بود و همین باعث شد بازی Resident Evil 4 به یکی از به یاد موندنیترین بازیها بین گیمرهای ایرانی تبدیل بشه.
نزدیک به دو دههاست که کپکام، تولیدکننده و ناشر بازی Resident Evil 4، این بازی رو برای اکثر پلتفرمهای مدرن پورت کرده. فکر کنم فقط اسکایریم و Doom باشن که تونستن تو تعداد پورتهای یه بازی برای پلتفرمهای مختلف، از Resident Evil 4 پیشی بگیرن! شما همین الان رو هر پلتفرمی که بخوای میتونی بازی Resident Evil 4 رو تجربه کنی. تو بعضی از این پورتها بهبودهایی رو تو سیستم کنترل بازی داشتیم و حتی همین پنج-شیش سال پیش بود که یه نسخه HD هم ازش برای پلتفرمهای نسل هشتمی منتشر شد و خلاصه کپکام آخرین سطلش رو هم از شیر لذیذ و چرب و چیل Resident Evil 4 پر کرد.
تا اینکه عصر ریمیک کردن بازیها از راه رسید و کمپانیهای مختلف دیدن که بَه! میشه بازیهای قدیمیمون رو یک بار دیگه با انجینهای جدیدمون بازسازی کنیم و جالبتر اینکه گیمرها هم حسابی ازش استقبال میکنن. البته اگه کمپانیها کارشون رو درست انجام بدن و ریمیکهای خوبی بسازن. نه اینکه صرفا دستی به سر و روی تکسچرها بکشن و همون بازی قبلی رو با یه برچسب 60دلاری دوباره به گیمرها بفروشن.
بعضی از این کمپانیها کارشونو خیلی خوب انجام میدن. ساختن ریمیک یا ریمستر خوب از بازیهای قدیمی به گیمرای جدید این فرصتو میده که شاهکارهای کلاسیک و قدیمی قبل از دوران خودشون رو تجربه کنن. یه جورایی میشه گفت رسالت اصلی ریمیکها همینه. به خاطر همینه که به ریمیک بعضی از بازیهای قدیمی احتیاج داریم. مخصوصا بازیهایی که به نوعی ژانر-دیفاینر بودن و استانداردهای خیلی از سبکها رو پیریزی کردن. Resident Evil 4 هم دقیقا یکی از همین بازیهاست که اولین سنگبنای سبک شوتر سوم شخص رو گذاشت و بعدش دیدیم که چطوری بازیهای مختلف از کمپانیهای دیگه، این سازه رو تکمیل کردن و یکی از ستونهای اصلی صنعت گیم رو تشکیل دادن. به همین خاطر Resident Evil 4 رو میشه بنیانگذار سبک شوتر سوم شخص دونست. سبکی که از همون اول، رابطه نزدیکی با سبک وحشت و بقا داشت.
کپکام اولین بار با ریمیک اولین Resident Evil پروسهی ریمیک کردن رزیدنت ایولهای قدیمی رو استارت زد اما هنوز هستهی اصلی گیمپلی اون رو دچار تغییر نکرده بود. تا اینکه با ریمیک Resident Evil 2 اثر کاملا جدیدی رو دیدیم که هستهی گیمپلی اون به طور کامل متحول شده و به همین روال نحوهی روایت داستان هم تغییر کرده و مثل عناوین مدرنتر، کاتسینها حضور پررنگتری در روایت داستان دارن و اکشن بیشتری هم تو گیمپلی بازی به کار رفته و همهی این موارد در کنار هم باعث میشن بازیکن تعامل بیشتری با بازی داشته باشه و با المانهای وحشت و بقای بازی درگیر بشه.
بعد از اینکه ریمیک Resident Evil 3 هم وارد بازار شد و دیدیم که این گنجینهی غنی و دستنخوردهی رزیدنت ایولهای قدیمی چه پتانسیل سرشاری رو در خودش پنهون کرده بوده. این ایده به ذهن خیلی از گیمرها خطور کرد و باعث شد از خودشون بپرسن: “حالا که این ریمیکها منتشر شدن و به همه ثابت شده که تجربهی دوبارهی رزیدنت ایولهای قدیمی با کمک انجینهای امروزی و سبک شوتر سوم شخص مدرنیزه، خیلی لذتبخشه و از لحاظ تجاری هم دستاورد چشمگیری داشته. چرا ریمیک Resident Evil 4 رو نداشته باشیم؟
این دقیقا سوالی بود که همزمان داشت تو ذهن مدیرای ارشد کمپانی کپکام مرور میشد. بهترین اتفاق برای طرفدارای قدیمی بازی Resident Evil 4 درحال رقم خوردن بود و پروسهی تولید این بازی با جدیدترین نسخه از انجین RE Engine شروع شده بود. موتور RE Engine همون انجینیه که بازیهایی مثل Resident Evil Village و Devil May Cry V با اون ساخته شدن و حقیقتا قدرت خیلی زیادی داره. پس از این بابت خیالمون راحته که ریمیک Resident Evil 4 قراره از لحاظ بصری، خیلی پر زرق و برق ظاهر بشه و عملکرد چشمگیری داشته باشه. سازندههای بازی تمام دنیای بازی Resident Evil 4 رو مجددا از ابتدا بازسازی کردن و همه جوانب بصری بازی قراره با استانداردهای روز صنعت گیم هماهنگی داشته باشن. فیزیک اجسام، نورپردازی و طراحیهای محیطی، طراحی شخصیتها و جزئیات بصری اونها، ساختمونها و محیطهای داخلیشون و به طور کلی همه چیزی که تو اون روستای جهنمی تو سال 2005 تجربه کرده بودیم، یک بار دیگه با چشماندازی مدرن و جزئیات بسیار بیشتر قراره به دستمون برسه. تو تریلرها و نمایشهایی که تا امروز از بازی منتشر شدن هم به خوبی میشه گرافیک بسیار خوب اونو مشاهده کرد.
حالا تنها سوالی که میمونه اینه که گیمپلی بازی چقدر تغییر کرده و مکانیزمهای اون چقدر به استاندرادهای امروزی صنعت گیم نزدیک شدن؟ ارتقای هوش مصنوعی شخصیتها تا چه اندازه تجربهی ما از مراحل Resident Evil 4 رو متحول میکنه و باعث میشه به خودمون بگیم: “واو، این انگار یه بازی کاملا جدیده!”. اما اگه سازندههای بازی کار خودشون رو درست انجام داده باشن، بعد از اون جمله باید این نکته رو هم به خودمون یادآوری کنیم که: “ولی هنوز اون حس ترسناک و نوستالژی قدیمی رو تو خودش داره!”.
بر اساس رونماییای که تا امروز از این ریمیک صورت گرفته، به نظر میرسه این پروژه یه تفاوت اساسی با ریمیکهای قبلی سری رزیدنت ایول داره و با توجه به تفاوت فاحش بین نسخههای اصلی رزیدنت ایول 4 با رزیدنت ایول 2 و 3، این موضوع زیاد هم دور از ذهن نیست. سازندههای ریمیکهای قبلی، مجبور بودن کل بازی رو از صفر بسازن و گیمپلی اون رو به طور کامل تغییر بدن. اما حالا لازم نیست بازی رزیدنت ایول 4 تمام و کمال از صفر بازسازی بشه و گیمپلی خودش رو کاملا متحول کنه. بلکه این تحول از قبل تو همون نسخه اصلی رزیدنت ایول 4 اعمال شده بود و حالا سازندههای این بازی باید روی پر و بال دادن به تجربهی همین اثر شگفتانگیزی که در اختیارشون هست تمرکز کنن.
پروندهی اخیر رسانهی گیم اینفورمر و سفر یکی از خبرنگاراش به استودیوی کپکام و انتشار یک مقالهی مفصل در رابطه با تجربهی کوتاهی که از این بازی داشتن، فرصتی رو فراهم کرده تا ما هم بتونیم به طور مفصل جزئیات این ریمیک مورد انتظار رو مورد ارزیابی قرار بدیم.
مارکوس استوارت، نمایندهی گیم اینفورمر که در استودیوی کپکام حاضر شده بود، این فرصت طلایی رو به دست آورده تا چپتر 1 و 5 این ریمیک رو تجربه کنه تا بتونه تجربیات خودش رو با ما به اشتراک بذاره. بازخورد مارکوس به این تجربهی کوتاه از ریمیک رزیدنت ایول 4 کاملا مثبت و سرشار از نکات مهم و هیجانانگیز بوده. گیم اینفورمر در مجموع یک ویدیوی 12 دقیقهای از گیمپلی تجربه شده توسط مارکوس استوارت منتشر کرده که تو اون خیلی از مکانیزمهای اصلی و قالب در گیمپلی ریمیک رزیدنت ایول 4 رو مشاهده میکنیم و برای اولین بار میبینیم که روند گیمپلی و مراحل بازی تو این ریمیک جدید چطور به نظر میرسه و ریمیک رزیدنت ایول 4 چقدر متحول شده و چقدر به نسخه اصلی وفادار مونده!
مرحله اول بازی همونطور که مارکوس روایت میکنه و از خاطرات قدیمیمون از بازی اصلی به خاطر داریم، با پیادهروی لئون تو یه جنگل مهتابی ترسناک به سمت یه روستای دور افتاده تو اسپانیا شروع میشه. لئون به عنوان یک مامور سری دولتی، ماموریت داره تا اشلی رو نجات بده. دختر رئیس جمهور که حالا توسط یک گروه شرور با اهداف نامعلوم در مکانی نامعلوم تو این روستای دور افتاده نگهداری میشه و حالا باید با کمک لئون ردش رو بزنیم و پیداش کنیم و به آغوش پدرش که از قضا رئیس جمهوره مملکته و حسابی از نیومدنش ناراحت میشه، برش گردونیم. تا اینجای کار به نظر میرسه با همون خلاصه داستان سابق طرفیم و روایت دوبارهی یه داستان قدیمی قراره مثل ریمیکای قبلی رزیدنت ایول 2 و 3 باشه. اما سازندههای بازی اینبار وعده دادن که تغییرات زیادی رو تو دنیای بازی قراره داشته باشیم و این تغییرات تو بعضی مواردخط داستانی بازی و شخصیتپردازی کاراکترها رو هم در بر میگیرن.
به طوری که حالا با یک اشلی بسیار جدی و پختهتر همراه میشیم که بیشتر از اینکه یک سربار اضافی و اعصاب خردکن باشه، یک دوست و همراه خوبه که به دلایل مختلف ما رو قانع میکنه همهی این دردسرها رو به جون بخریم تا اون رو سالم از نقطهی A به نقطه B برسونیم. از اونجایی که پروسهی صداگذاری و دوبلهی کاراکترهای بازی هم مجددا از اول انجام شده، به وضوح میتونیم ببینیم که نویسندههای بازی هم در خیلی از موارد تجدید نظر کردن و تصمیم گرفتن شخصیت نسبتا پیچیدهتری از دل اون اشلی سادهی سابق بیرون بکشن. تجربهی چپتر پنجم بازی به مارکوس استوارت این فرصت رو داده تا نگاهی هم به شخصیت اشلی و جایگاه بسیار مهمش توی این ریمیک بندازه و با اون تعامل برقرار کنه.
اشلیای که قراره تو ریمیک رزیدنت ایول 4 تجربه کنیم به روایت گیم اینفورمر خیلی جدیتره و دیگه مثل قبل نازک نارنجی نیست. دیگه دیالوگهاش از موضع ضعف ادا نمیشن و بلکه حالتی مرموزانه و کمی جاهطلبانهتر به اشلی دادن که به عنوان شخصیتی که قراره تایم زیادی از بازی رو باهاش همراه باشیم، خیلی تحول مثبت و خوبیه. این تغییر شخصیت اشلی پاشو فراتر از دیالوگها و شخصیتپردازی گذاشته و حتی تو مکانیزم همراه شدن اشلی با لئون در گیمپلی بازی هم تاثیرش به چشم میخوره. پیش از این تو نسخه ارجینال رزیدنت ایول 4 فقط یه چیز میتونستیم به اشلی بفهمونیم و اون هم این بود که “یک جا وایستا!”. میتونستیم با فشار دادن یک دکمه اونو یک جا نگه داریم و خودمون بریم سراغ دشمنا و بعد از اینکه ترتیبشونو دادیم، از حالت توقف خارجش کنیم و دوباره راهش بندازیم دنبال خودمون. حتی میبایست علاوه بر هلثبار خودمون، نگران هلثبار ایشون هم باشیم که به اندازه کافی جیرهی اسپری و گیاه دارویی بهش برسه تا مبادا یه وقت از پا در بیاد و کار به گیم اُوِر بکشه. حالا میتونیم با فشار دادن کلید R3 (در پلیاستیشن) دو نوع دستور به اشلی بدیم. یا دنبالمون راه بیوفت، یا با مقدار فاصلهی زیادی از لئون حرکت کن تا لئون اول موانع پیش روی خودش رو پاکسازی کنه تا بعد دختر رئیس جمهور بتونه با خیال راحت به راهش ادامه بده! با اینکه قبلا کلید متوقف کردن اشلی تا حد زیادی جلوی به خطر افتادنش رو میگرفت، حالا مکانیزم فاصله گرفتنش از لئون گاهی اوقات میتونه مشکلساز باشه. بعضی وقتا ممکنه دشمنا اشلی رو روی دوش بگیرن و با خودشون ببرن. اونموقع باید به دنبالش بدویم و سریع با یک ضربهی چاقو اون رو از دست دشمنا آزاد کنیم.
حالا که صحبت چاقو شد، بهتره کمی هم درباره مکانیزمهای مبارزهای داخل ریمیک صحبت کنیم. مثل همیشه اینوِنتوری (Inventory) کلاسیک رزیدنت ایول با ساختار شبیه به تِتریسِش (Tetris-ish) تو بازی وجود داره و باید کاملا چیدمان وسایل تو چمدون لئون رو مدیریت کنیم. شما همچنین میتونید چمدون خودتون رو از بین چند چمدون با ویژگیهای مختلف انتخاب کنید تا از این طریق تعدادی قابلیت جالب به اختیار خودتون در بیارید. مثلا یکی از چمدونهای داخل بازی پِرکی (perk) رو همراه خودش فعال میکنه که احتمال دراپ شدن مهمات بعد از کشتن دشمنا رو افزایش میده.
داخل این چمدونها، تجهیزات اصلی لئون قرار داده میشه که از طریق یک منوی سریع حین گیمپلی به اون دسترسی پیدا میکنیم. مثل همون منوی انتخاب اسلحه تو GTA V یا The Last of Us که اینبار 8تا آیتم رو از جمله رایفلها و پیستولها و نارنجکها و فلشبنگهای مختلف در دسترس شما قرار میده. لئون همچنان مثل دو ریمیک قبلی میتونه حملات زامبیها رو جاخالی بده اما اینبار شاهد جایگاه بسیار ویژهی چاقوی لئون هستیم که مدلهای متنوعی از اون در بازی وجود داره. از چاقوی لئون به روشهای مختلفی میشه در طول مبارزات بازی استفاده کرد. برای مثال وقتی که دشمنا از پا در اومدن و به زمین افتادن، میتونیم با فرو کردن چاقو به داخل سرشون کار اونها رو یکسره کنیم. یا وقتی که اون دشمنای معروف با ارهبرقی بهمون حمله میکنن، میتونیم با نگه داشتن R2 از خودمون دفاع کنیم که تو نمایشهای بازی هم چندین بار دیدیم. بازی Resident Evil 4 پیش از این هم آرسنال متنوعی داشت و تعداد سلاحهای داخل بازی و تنوع اونها قابل قبول بود. با این وجود سازندههای بازی تصمیم گرفتن سلاحهای جدیدتری رو وارد بازی کنن که یکی از اونها رو مارکوس در طول تجربهی خودش مشاهده کرده. این سلاح جدید که تا اینجای کار حضورش در بازی تایید شده، یک تیر و کمانه که تیرهای اون رو مجددا پس از شلیک میشه برداشت و دوباره استفاده کرد. همونطور که احتمالا الان تو ذهنتون تصور میکنید، این تیر و کمان مخصوص مخفیکاریه و ریمیک رزیدنت ایول 4 هم حسابی دست بازیکنا رو برای مخفیکاری تو مراحل بازی باز گذاشته. هرچند گاهی اوقات اکشنهای بازی بیمحابا روی سرتون آوار میشن و راهی به جز روبرو شدن با دشمنا و خالی کردن کل مهمات داشته و نداشتتون روی سر این روستاییای تبدیل شدهی ویروسی، ندارید. راستی دربارهی این دشمنا بهتون نگفتم. مردم این روستای داخل بازی که قبلا اسمش لوس پوئِبلوس بود و حالا با اسم والدِلوبوس شناخته میشه، با یجور ویروس انگلی آلوده شدن و متاسفانه همشون تبدیل به یه مشت هیولای آدمخوار شدن و هرکدوم تو یه مرحلهی خاص از پروسهی تبدیل شدنشون قرار دارن. به همین خاطره که میبینیم از داخل سر بعضیاشون یهجور هیولای اختاپوسیشکل بیرون میزنه و با تمام قوا به سمتتون حملهور میشه. دشمنای داخل بازی رزیدنت ایول 4 عموما با اسم گانادوها (Ganados) شناخته میشن. گانادوها انواع مختلفی دارن و همگی از جمله اون پیرمرد داخل کلبهی اول بازی و اون دیوانهی کیسه به سر ارهبرقی به دست و این دشمن جدید که سر گاو روی بدنش گذاشتن و یه پتک بزرگ هم دادن دستش، همگی جزو گانادوها محسوب میشن. سازندههای بازی قول این رو دادن که توی بازی با انواع جدیدی از گانادوها مواجه میشیم که قبل از این تو نسخه اصلی ندیدیم و یکی از اونها رو هم اخیرا تو نمایش گیم اینفورمر دیدیم.
گانادوها که در واقع صاحبین این روستان، تو همهجای این روستای نفرین شده حضور دارن و برای لئون و همراهانش تلههای زیادی رو تدارک دیدهاند. البته یادتون باشه که شما با یکم استراتژی میتونید از این تلهها و بقیهی عوامل محیطی برعلیه دشمنا استفاده کنید. مثلا میتونید به یه آتشدان بزرگ که برای روشنایی محیط استفاده میشه شلیک کنید و آتیشش رو بریزید روی گانادوهایی که زیرش وایسادن. علاوه بر دستههای مختلف گانادوها و فرمهای دیگهی این ویروس انگلی، محتویات زیادی در قالب ماموریتهای جانبی برای شما در نظر گرفته شده که هیچکدوم از اونها پیش از این در بازی اصلی وجود نداشتن. این ماموریتهای جانبی رو با یه فلِش آبیرنگ میتونید تو محیطهای بازی پیدا کنید و ببینید دقیقا چه داستانی برای روایت کردن تو چنته دارن یا از شما میخوان چه معمایی رو حل کنید. برای مثال یکی از ماموریتهای جانبی که مارکوس استوارت به اون برخورده بود، ردیابی و از پا در آوردن یک سگ آلوده به ویروس بوده که تو تصاویر منتشر شده توسط گیم اینفورمر میتونیم اونو ببینیم که چطور با دندونهای بیش از اندازه بزرگ و چشمهای درشت و قرمز رنگش داره به سمت لئون حمله میکنه. بعضی از این ماموریتهای جانبی شما رو به حل یک پازل دعوت میکنن و این یعنی همچنان پازلها و معماها تو بازی وجود دارن. البته که احتمالا طراحی خیلی از اونها به طور کامل تغییر کرده اما یکی از کارگردانای بازی در اینباره توضیح داده و گفته که همچنان یک حالت دژاووی خاصی بین پازلهای ریمیک و بازی اصلی وجود داره بعضی وقتا حتی میشه با آگاهی از راهحل پازلهای بازی اصلی، پازلهای داخل ریمیک رو حل کرد.
علاوه بر این موارد، یک آشنای قدیمی هم مجددا به بازی برگشته و اون هم کسی نیست جز کاسب محلهی والدِلوبوسه که مثل همیشه مهمات و اسلحههای خیلی زیادی برای فروختن همراه خودش آورده و تو نقاط زیادی در سرتاسر نقشهی بازی با اون ملاقات میکنیم. مثل همیشه میتونیم اشیای ارزشی مثل جواهرات رو به این تاجر بفروشیم و ازش مهمات و اسلحههای جدید بخریم. همچنین سیستم دیالوگمحوری مشابه اونچه در Resident Evil Village دیده بودیم، اینبار در ریمیک رزیدنت ایول 4 هم قرار گرفته و بعضی وقتها میبینیم که این تاجر با لئون دربارهی اتفاقات مهم داستانی حرف میزنه و گاهی وقتها در رابطه با خطرات پیش رو به اون هشدار میده.
همهچیز در رابطه با ریمیک رزیدنت ایول 4 نوید یه شوتر سوم شخص ترسناک تمام عیار رو میده که پتانسیلش رو داره نه تنها در حد و اندازهی نسخهی اصلی خودش ظاهر بشه، بلکه حسابی جریانسازی کنه و حداقل تا یک دههی آینده گیمرهای زیادی رو با این ورژن مدرنتر لئون و اشلی آشنا کنه. به همین خاطره که کپکام داره ریمیک این بازی رو میسازه و ما هم قراره با آغوشی باز و جیبی خالی پذیرای اون باشیم.
نظر شما دربارهی اطلاعات جدید ریمیک رزیدنت ایول 4 چیه؟ من که از خیلی وقت پیشها اونو گذاشتم تو لیست خریدم، شما چطور؟